Tuesday 29 November 2011

هنرپیشگان حکومتی

state supported political actors
بارها دیده ایم شان .. گاهی با تیپ بسیجی .. گاهی با لباس شخصی .. گاهی با جلیقه ای که روش به انگلیسی نوشته بود پلیس .. گاهی ریش ها را میتراشند و عینک آفتابی میزنند و بعنوان یک بالاشهری در مصاحیه با گزارشگر شبکه خبر قربون صدقه رهبر میروند .. گاهی در قالب یک دانشجوی خط امام .. گاهی هم در قالب دانشجوی جنبش سبز .. پوشیده نیست که اینان چهره عوض میکنند .. ما میدانیم اما در حیرتم که تا رسانه های رژیم میگویند "دانشجویان به سفارت حمله کردند" بی بی سی نیز پیشتاز تمام رسانه های خارجی همان جملات را بلغور میکند .. یعنی این خبرگزاری ها قدرت تحلیل ندارند؟
به رسانه های خارجی پیشنهاد دهیم تا از این لقب برای تعریف این افراد بهره بگیرند
state supported political actors
هنرپیشگان سیاسی تحت حمایت حکومت

سفارت تا سفارت

سفارت تا سفارت // شاید روزی در تاریخ بنویسند که جمهوری اسلامی با اشغال سفارت آمریکا آغاز و با اشغال سفارت انگلیس خاتمه یافت

Saturday 26 November 2011

بیانیه جنبش آذربایجان پیرامون احتمال حمله نظامی به کشور و ملت ایران


بیانیه جنبش آذربایجان پیرامون احتمال حمله نظامی به کشور و ملت ایران
ملت آزاده ایران، دبیر کل محترم سازمان ملل متحد و سران محترم کشورهاجنبش آذربایجان در مقابل هرگونه حمله نظامی توسط هر حکومت خارجی ، در کنار دیگر هم میهنان خود ،بهمراه نیروهای مسلح کشور وحتی در صورت اجبار، زیر پرچم جمهوری اسلامی از کشور تاریخی خود ایران دفاع خواهد کرد.
براثر رهبری بی تدبیرانه آیت الله ها و سپاه پاسداران بر کشور و ملت ایران و نگاه ابزاری آنها به مردم و منافع ملی ، کار به جایی رسیده است که داعیه داران حکومت و نظم جهانی در صدد هستند تا با حمله نظامی به کشور ایران ،جلوی برنامه های اتمی جمهوری اسلامی را بگیرند.
رژیم جمهوری اسلامی از ابتدای روی کار آمدن خود به کشور و ملت ایران بصورت ابزاری برای رسیدن به قدرت و ثروت نگاه کرده است و این رویکرد همواره نتایج شومی را در 33 سال گذشته برای مردم ایران به ارمغان آورده است.
نگاه آیت الله های حکومتی به جنگ و بکار گیری کودکان و نوجوانان درجبهه ؛ راهبرد دیپلماسی خارجی غلط وضعف دستگاه دیپلماسی ؛ عدم شناخت از منافع ملی و تاراج ثروت و تقسیم آن در بین خودی ها , واگذاری پروژه های نفت و گاز به شرکت های کار آموز و غیر متخصص در کنترل سپاه ؛ ساختن سدهای غیر کارشناسی بر روی رودخانه ها بدلیل داشتن سود بالا در خاک برداری و سد سازی توسط شرکت های شبه حکومتی ؛ تجارت مواد مخدر و توزیع آن در کشور جهت زمین گیر کردن جوانان و کاستن از اعتراض ها ؛ گسترش فقر و فحشا و از بین بردن بهداشت روانی جامعه و گسست تحکیم خانواده و جامعه و ده ها مورد دیگر که همگی در جهت این سیاست فریبکارانه و نابخردانه بوده است.با گذشت بیش از سه دهه از بکار گیری این سیاست و با نگرش و دید ارباب رعیتی و ولایی امتی به ملت ایران و با سوزاندن فرصت های تاریخی و غیرقابل جبران این مردم، در پیشرفت موازی در کنار دیگرکشورهای جهان ،در امر رفاه،اقتصاد، علوم و.....و وارد کردن زیانی با حجم بیش از سه تریلیون دلار بر کشور؛ اینک کار را بجایی رسانده اند که دنیا بر علیه آنان بپا خواسته و بدون در نظر گرفتن آسیبهای احتمالی جانی و مالی به مردم ایران و همینطور نابودی سرمایه های ملی کشور، خواهان حمله نظامی جهت از بین بردن حکومت قرون وسطایی جمهوری اسلامی می باشد.شایسته است ، قبل از محکوم نمودن هرگونه اقدامی از سوی کشوری یا کشورهایی ، از جمهوری اسلامی بخواهیم دست از برنامه ها و سیاست های باطل و شیطنت آمیز خود بردارد و در مرحله اول به خواسته های بحق مردم ایران گوش فرا داده و از رای آنها پیروی کند و در مرحله بعد به قوانین بین المللی احترام بگذارد.
پرسش مردم آزادیخواه ایران از دول غربی این است که چرا صدای ما را در خیابان های پر از خون در بعد از انتخابات نشنیدید؟ چرا در قبال نقض گسترده حقوق بشر در ایران سکوت کردید؟ چرااز جنبش سبز جوانان خواهان تغییر در ایران حمایت نکردید؟ اگر واقعا قصد شما از تهاجم نظامی به ایران حمایت از مردم ستم کشیده و در بند ایران است ، بدانید که مردم ما در آن مقطع زمانی نیاز به حمایت داشتند، که دریغ کردید و سکوت را ترجیح دادید.جنبش آذربایجان برای دمکراسی و یکپارچگی ایران نسبت به احتمال حمله نظامی خارجی به ایران هشدار می دهد و از جامعه بین الملل می خواهد جلوی تصمیمات اینچنینی که ناقض حقوق مردم ستمدیده ایران از جور حاکمان جمهوری اسلامی است ، را بگیرند و کشور و ملت هزاران ساله ایران را با کشورهای با قدمت چند ده ساله و یا چند صد ساله همسان تلقی نکنند و چنانچه مرتکب این بازی خطرناک شوند ؛ بدانند که ملت ایران از تصمیم آنان استقبال نخواهند کرد و به آنها خوش آمد نخواهند گفت و این دشمنی و تجاوز به میهن را برای صدها سال در سینه وطن دوست خود نگهداشته ومطمئنا در روابط و دیدگاه آنان در تعامل با کشورهای متجاوز در آینده ای نه چندان دور تاثیر خواهد گذاشت.
ما اعلام می کنیم ، جامعه بین الملل در هر شرایطی باید تابع نظر و خواسته ملت ایران در مورد سرنوشت خود باشد و در صورت ادعا مبنی بر کمک به رهایی مردم ایران و جامعه بین الملل از چنگال حکومت بحران ساز جمهوری اسلامی ، به خواسته ها و منافع انان توجه نموده و در این راستا با نمایندگان واقعی مردم در گروه های مخالف رژیم، در تعامل کامل و مشورت باشد.جنبش آذربایجان در کنار دیگر میهن دوستان هر گونه حمله نظامی به هر مقصودی را نخواهد پذیرفت و آن را به معنی اعلام جنگ با همه آزادی خواهان می داند و همراه آنان در برابر متجاوزین خواهد ایستاد و از کشور خود و نیاکان فرمندش دفاع خواهد کرد و یقیین دارد که در سرنوشت ملت ها هیچ نیروی به اندازه خود ملت ها تعیین کننده نمی باشد.
زنده باد آزادی و دمکراسی
پاینده ایران و ملت ایران
دفتر سیاسی جنبش آذربایجان

Friday 25 November 2011

در میان مردم باشیم

این مهم نیست که نوشته یا اثر ما در فیسبوک چندتا لایک میگیره و یا در بالاترین چند تا مثبت بهمون میدهند .. مهم این است که اثر ما در بین مردم و در خیابانهای میهن تاثیر بگذارد

Wednesday 23 November 2011

Monday 21 November 2011

یکروز برای مجید یکروز برای ماجده


وقتی مبارزه از خیابان به فضای سایبری کشیده شود .. نتیجه اش همینه

Saturday 19 November 2011

جایزه آدامس خرسی


فحش بدهید اما دروغ نگویید


راست بگویید و فحش بدهید اما دروغ نگویید و دائم اشوه باادبی به خود نگیرید
شعور مردم را دستکم نگیرید
وقتی یکی میگوید : دوست محترم ماست سیاه است
دوست دارم بهش بگویم : مادر قحبه
همین

Thursday 17 November 2011

ستارخان خطاب به قشون روس


ستارخان : در نامه ای برای فرمانده قشون روس در سرحد جلفا که به سوی تبریز در حرکت بودند چنین می نویسد:بدان ایرانیان شاید تاب ستمگری همچون محمد علی شاه قاجار را بیاورند اما نیروی بیگانه را جز با جام مرگ استقبال نخواهند نمود اگر برنگردید جنازه شما را برای خانوده تان خواهم فرستاد (قزاقهای روس پس از دریافت نامه از جلفا عبور نکردند)

25 آبان


ستارخان : دولتین انگلیس و روس را از دخالت در امور خاریه ایران برحذر می دارم آنچه بین ماست داخلی است و هر تعرضی به ایران بیجواب نخواهد ماند

Wednesday 16 November 2011

اختلاس فرهنگی

اختلاس های فرهنگی به مراتب از اختلاس های مالی زیان آور تر بوده اند
فرتور برگرفته شده از صفحه فیسبوک سورنا پارسی

مینویسیم تا بداتند که بیشه خالی نیست


چند روز پیش بخش فارسی بی‌ بی‌ سی‌ گزارشی مبنی بر آریایی نبودن بیشتر ایرانیان پخش کرد که برخی‌ از دوستان را سخت خشمگین نموده است. من هم بر آن شدم که مطلبی هر چند کوتاه در این مورد به روی کاغذ بیا‌ورم تا دوست و دشمن هر دو بدانند که تریبون بطور کامل در دست دشمنان ایران قرار نگرفته است و بیشه آنطور که برخی‌ گمان میکنند خالی‌ نیست
برای پاسخ گویی به این مطلب پیش از هرچیز لازم دیدم که به این گزارش به دقت گوش فرا دهم و ببینم که حضرات اصولاً چه ادعائی کرده اند و به قول معروف حرف حساب آنها چیست. پس از تماشا کردن گزارش تصویری در وحله نخست به این نتیجه رسیدم که بی‌ بی‌ سی‌ فارسی از نتیجه تحقیقات آن پژوهشگر ایرانی‌ که گویا فردی وطنپرست هم می‌باشد آنطور که خود خواسته است برداشت کرده و سخنان او را خواسته یا ناخواسته به نوعی تحریف نموده است. آنچه من از گفته‌های آن پژوهشگر ایرانی دستگیرم شد این بود که بافت ژنتیکی‌ تمام ایرانیان یکسان و همگون است و این صد البته مشت محکمیست بر دهان تمام تجزیه طلبان و کسانی‌ که سخن از اقوام و حتی ملل مختلف ایرانی‌ میرانند. نیز پژوهشگر محترم ایرانی‌ بر این باور است که این بافت ژنتیکی‌ بطور بسیار نامحسوسی با بافت ژنتیکی‌ اقوام مهاجرت کرده به ایران مخلوط شده است که این هم نشان از نژاد پرستی‌ ایرانیان دارد که من به شخصه در مورد آن هیچ شکی ندارم و همین امروزه نیز به هنگام ازدواج این مسائل کما فی‌ سابق مطرح هستند و هر کسی‌ با هر کسی‌ وصلت نمیکند، هرچند هم که آن شخص توانمند و تحصیلکرده باشد
من در اینجا البته فرض را بر این میگذارم که در این پژوهش هیچ غرض ورزی نبوده و نتایج آنرا نیز زیر سوال نمی‌برم. تنها چیزی که در اینجا سوال برانگیز است نتیجه گیری گزارشگر بی‌ بی‌ سی‌ از نتایج این پژوهش میباشد. ایشان اینطور که پیداست فرض را بر این گذارده اند که آریا نام قومیست که در قفقاز و یا در مناطق شمالی‌ دریای مازندران سکنی داشته است و اشتباه او نیز از همینجا آغاز میشود. من نمیدانم اینها کدام قوم خیالی را قوم آریا فرض کرده اند و خون ایرانیان امروزی را با خون کدامین مردمان سنجیده اند. آیا خون ایرانیان را با خون قزاق‌ها یا أزبک‌ها مقایسه کرده اند؟ حضرات می‌گویند که از بیش از دویست ایرانی‌ مختلف نمونه برداری کرده اند. بسیار خوب. اما این نمونه‌ها را با کدامین نمونه مقایسه کرده اند؟ نمونه آنها از یک انسان آریایی چه کسی‌ بوده که خون ایرانیان با آن خون همگون نبوده؟
بی‌ پرده سخن می‌گویم. از دیدگاه بنده در این گزارش اگر اشتباهی رخ داده ۶۰% آن از روی حماقت بوده و شاید ۴۰% از روی غرض. یک برداشت درست از این پژوهش انجام شده دقیقا وارون آن چیزی که بی‌ بی‌ سی‌ به عنوان تیتر خبر قرار داده است را ثابت می‌کند و آن اینکه ایرانیان اولا همگونی دارند یعنی‌ همان چیزی که ما همواره گفته ایم. یک ملت و آن هم ایران. دوما این بافت ژنتیکی‌ از ده هزار سال پیش تا کنون خوشبختانه و به دلیل نژاد پرستی‌ ایرانیان کما بیش همان مانده که بوده. که خوب این هم در تأیید ناسیونالیسم ایرانی‌ است. از اینها گذشته بر کسی‌ پوشیده نیست که هزاران سال پیش از اینکه واژه آریا حتی به گوش یک دانشمند غربی هم برسد در سنگنبشته‌های پادشاهان ایران و بر کوه‌های سراسر ایران نقش بسته بوده است
پس با اجازه من در اینجا سخن را کوتاه می‌کنم و نتیجه گیری درست را برای آنها که کندتر هستند و یا به هر دلیل دیگر همچو گزارشگران بی‌ بی‌ سی‌ برداشت غلطی داشته اند جمع بندی می‌کنم. مردم فلات ایران از لحاظ ژنتیکی‌ همسان هستند و در نتیجه باید از آنها به عنوان یک ملت نام برد و بیهوده به دلیل گویش‌های گوناگون میان آنها تفاوت قائل نشد و حرف‌های بی‌ پایه و اساس به میان نیاورد. دوما این مردم حدود ده هزار سال است که از پاکی خون خود تا جای ممکن پاسداری کرده اند. هنوز هم که هنوز است یک ایرانی‌ به این سادگی‌‌ها همسر کسی‌ که چهره‌ای مغول وار یا عرب گونه داشته باشد نمی‌شود و از همین راه بوده که این پاکی خون ما حفظ شده. هزاران زن و دختر ایرانی‌ که مرگ را به همسری عرب و مغول ترجیح دادند را هرگز فراموش نمی‌کنیم و یاد آنها را همواره گرامی‌ میداریم. آنها بودند که شرافت و پاکی ما را حفظ کردند و هرگز به کنیزی و همسری متجاوزین در نیامدند. سوماً و در پایان میرسیم به اینکه چه کسی‌ آریایی است و چه کسی‌ نیست. ما ایرانیان بر این باور هستیم که واژه آریایی مترادف با واژه ایرانی‌ است و اصولاً نباید تفاوتی قائل شد. اما نیک‌ آگاهیم که امروزه هر دیوانه‌ای خود را آریایی مینامد. از انگلستان گرفته تا دانمارک و روسیه و هند و آمریکا و الی‌ آخر. در مورد این واژه میتوان بحث‌ها کرد. می‌توان گفت که آریایی بودن به خون نیست بلکه به روح و روان و ارزش‌های انسانی‌ مرتبط میباشد. چیزی که گروهی ادّعا میکنند. قدر مثلم این است که ما ایرانیان نمیتوانیم روس‌های سفید و مردم هند را از آریایی نامیدن خود منع کنیم. اصولاً بحث و جدل در این مورد کاری کودکانه است و هرگز به نتیجه‌ای نخواهد رسید. اینطور که پیداست امروز همگان خواهان این هستند که خود را به نویی‌ به این واژه بچسبانند. از این روی من به دوستان پیشنهاد می‌کنم که از این بحث‌ها حذر کرده به واژه ایرانی‌ اکتفا کنند
همانطور که پیشتر عرض کردم ایرانی‌ همان آریایی است و ما اینرا نیک‌ میدانیم و نیازی نیست با هر کس که ادعای دانش می‌کند در این مورد بحث کنیم. آنچه در این زمینه مهم است یکپارچگی ما مردم فلات ایران میباشد و نه چیز دیگر. بیاییم و نگذاریم ما را بیهوده با مسائلی‌ که هیچ ارتباطی‌ به مشکلات امروزی ما ندارند سرگرم کنند. ایرانی‌ یعنی‌ آریایی، همانطور که خلیج، خلیج فارس است و نه چیز دیگر، همانطور که نوروز متعلق به ایرانیان است، همانطور که بوعلی سینا ایرانی است و الی‌ آخر. ما نباید در این مورد خود را با بیگانگان طرف گفتگو قرار دهیم. ما خود به نیکی‌ میدانیم که کیستیم و چیستیم. آنچه ما امروزه به آن نیازمندیم یک دولت مرکزی نیرومند و ایراندوست است که ایران و ایرانی‌ را به موضع قدرت برساند تا دیگر هر کس و ناکسی اینگونه به خود اجازه زیر سوال بردن هویت ما را ندهد. هدف ما باید این باشد که مردم ما به رسانه‌ ملی‌ خودمان گوش فرا دهند و نه به آژانس‌های تبلیغاتی کشورهای بیگانه. به امید روزی که رسانه‌ ملی‌ کشورمان براستی ملی‌ باشد و در راستای منافع ملی‌ و میهنی فعالیت کند این سخن را به پایان میرسانم
پیام روشن ۲۵ آبان ماه ۱۳۹۰ خورشیدی

Tuesday 15 November 2011

بی بی سی ! دستت رو شده


بتگاه خبر پراکنی «بی بی سی»، در یک گزارش هالیوودی، تلویحا ناخالص بودن نژاد و پُشته آریایی را، در ایرانیان امروز، مردود دانست.... این بنگاه اهریمنی، اگر چه دستش پیش همگان رو شده است، و جهانیان آگاهند که حتای بازار انگلیسی ها، نه تنها میان ایرانیان، بلکه میان دیگر شهروندان جهان نیز، رنگی ندارد... اما، چرا، ملکه قخیمه انگلیس، که به گفته خودش «نژادش پس از 38 پُشت به محمد قریشی می رسد»، شتاب زده، و با هزینه میلیون ها پوند انگلیسی، به یاری چند بی سواد ژنتیک شناس، به سرشت و دوده ایرانیان علاقمتد شده است؛ تا بداند که آیا آذری و لری و بختیاری، اضفهانی و گیلانی و شوشتری، مازندرانی و خراسانی و کرد، و بلوچو قزوینی و یزدی، این تیره های والاتبار آریایی، پیوندی با نیاکان آریایی خود، از شمار زرتشت و کورش می رسند یا نه!؟ یکی نیست به این حرام لقمه های اهریمن زاد بگوید: چرا نمی روید و هزینه نمی کنید تا دریابید که انگلوساکسون ها، و فراماسیون های لُرد، بویژه ملکه فخیمه انگلیس، نژاد و نشان شان به کدامین بوزینه و الاغ می رسد؟ بی بی سی، در این برهه تاریخی از میهن مان، که ایرانی سرفراز از تاریخ کهن 12000 ساله، در پی دور زدن آخوند و ملا و مفتی، و به گور سپردن اسلام انگلیسی در پهندشت ایرانزمین است، دستپاچه تر از همیشه، می خواهد تخم چند گانگی، جداسزی، و ضدیت را، میان ایرانیان، در همه استان ها و شهرها بپاشد، تا تلحویا ایرانیان با ضمیر ناخود آگاه خود، از پیوند با پشته آریایی خود، بریده شوند، و به همین فلاکت اسلامی که ساخته و پرداخته فرماسیونری جهانی به سرکردگی صهیونیست ها و لردهای باکینگهام نشین است، بسنده کند، و در پی نقب زنی به ریشه کهن و تاریخی خود نباشد.. ما پیشتر نوشتیم و فریاد زدیم؛ که «ئی ران = ئیران» از دو واژه جدا از هم «ئیر» که ریشه واژه «آریه و یا آریا » است به معنی «نجیب و والاتبار» است، و بخش دوم این واژه یعنی «ران» به معنی خاستگاه، سرزمین، نشیمن گاه و باشندگاه است، که روی هم می شود: خواستگاه یا سرمین والاتباران، جایگاه نجیب زاده گان.... و همین واژه «ئیران» امروز نیز از سوی کردهای مادی دلاور ایرانی نیز، به همین گونه نوشته می شود، اما در کشاکش درگیری زبان پارسی و تازی، واژه «ئیران« به تدریج به گونه «ایران» درآمده است، که البته در معنا و مفهوم چیزی را عوض نمی کند.... زرتشت، فرزانه بزرگ ایرانی، از آریاویج یا ایرانویج (کشور ایران و یا سرزمین آریا) ست، او ابر فرزانه جهان بشری است که برای نخستین بار پیام خردمندی و فرزانگی را بنام «سرور دانا» (اهورا مزدا) در جهان پراکند.... ایرانیان ساکن در گستره پهندشت (فلات) ایران ، از تاجیکستان تا آذربایجان، از شوش و کرمانشاه و لرستان، و از داغستان و سمزگند و بخارا، تا مداین و پارسه و دیلم، اگر در پی تازش تازیان، ازبک ها، تاتارها، و دیرتر، با یورش فرانسوی ها، پرتفالی ها و انگلیسی ها، نزادشان در پی تجاوز و دست درازی آنان به زنان و بانوان ایرانی، آلوده شد، اما، ریشه و زنجیره خونی و بویژه معنوی ما، با بزرگان و نیاکان سرفرازمان، به هیچ روی نگسسته است زمانی که انگلیسی ها، در غارها می زیستند، و بر سر تصاحب زن و همسر یکدیگر ، شمیر در شکم و شانه هم فرو می کردند، در ایران و آریاویج ورجاوند، مردان و زنان فرهیخته و فرزانه به دانشگاه می رفتند، و شالوده شارمان فرهنگی و معنوی جهان را، ایرانیان پی می ریختند... به بی بی سی، این بنگاه خاله زنکی و پس مانده از دوره های فئودالی فرماسیونر جهانی، پیشنهاد می کنم که دست از این تفرقه اندازی، لاطائلات گویی، و سیاست دو دوزه بازی همیشگی بردارد، و به ایرانیان سرفراز، هم نژاده های خوب، والاتبار و فرهیتخ خویش، پیشنهاد می کنم؛ که به این یاوه های بی پایه و بی بها نیاگوشند؛ عَزم جَزم کنند و با چال کردن جنازه متعفن اسلام قریشیان بیابانگرد، هر چه سریعتر، پیوند معنوی نسل نو ایرانی را، با نیاکان سرفراز و آریایی خود، پیوند زنند... تا کور شود، هر آن که، نتواند دید.
از صفحه فیسبوک رامبد پارسی

Monday 14 November 2011

محکومیم به ادامه مبارزه


آرزوی حمله بیگانه را از سر بیرون کنید. اگر توانستیم خودمان رژیم جنایتکار و خونخوار آخوندی را سرنگون میکنیم اگرنه آنقدر تلاش میکنیم تا بتوانیم
هشیار باشیم و نگذاریم بیگانگانی که تاکنون غیر مستقیم در مملکت ما دخالت داشتند اینک علنی پای در میهنمان بگذارند
اپوزیسیون باید ابتدا خود را سازماندهی کند و سپس هم میهنان معترضی که شبانه روز اما پراکنده و گمنام برای آزادسازی سرزمینشان تلاش میکنند را گردهم آورد تا مسیر برای برکناری جمهوری اسلامی هموار گردد
امروز بیش از هرزمان نیاز به یک راهبر سیاسی با انگیزه داریم تا با قدرت و کاریزمای شخصیتی بتواند این نیروهای پراکنده را همسو کند
راه باز است برای کسیکه "فر ایزدی" با اوست

Thursday 10 November 2011

فراموش نکنید


حکومتی که موضوع اختلاس های کلان و میلیاردی را با انتشار برخورد دست یک بازیکن به باسن بازیکن دیگری از اذهان عمومی کنار زد اکنون با دامن زدن به مسئله جنگ بین المللی قصد دارد مسئله مهم نقص حقوق بشر را به کنار زند .. هم میهنان! نقص حقوق بشر در ایران را فراموش نکنید // رویال

Wednesday 9 November 2011

جشن آذرگان


بهره گیری از آیین ایرانی در جهت یاری رسانی به مبارزات در راه آزادسازی میهن

هر جشن یا به­عبارتی یزشن در
ایران باستان دارای دو سوی فلسفی و نمادین بوده­است. سوی فلسفی بیشتر به زمان و
دلیل جشن و سوی نمادین به آیین­ها و مراسم رایج در جشن­ها مربوط است. اینک پیشنهاد
میشود تا سوی سوم به برگزاری این آیین کهن افزوده شود. بهره گیری از برپایی هرچه
باشکوه تر این جشنها با انگیزه آزادسازی میهنمان از چنگال حاکمین ضد ایرانی

یکی از مهمترین این یزشن ها
"جشنها" همانهایی هستند که با برپایی آتش اجرا میشدند. آتش بعنوان نمادی
نیروزا و یاری رسان در فرهنگ ایران کهن مورد استفاده قرار میگرفته است. نبرد با
تاریکی از یکسو و گرمابخشی در شبهای سرد و تاریک زمستان گویای همین ویژه گیهای
سمبلیک میباشند. سخت ترین ماه سال بنام
آتش (آذر) نامگذاری شده است و جشنی که در نهمین روز این ماه برگزار میشده است
آذرگان نام دارد. ولی امروز این جشن نه در نهم
آذر ماه، بلکه در سوم آذر ماه ِ کنونی برگزار می گردد. دلیل این اختلاف ِ زمان ِ
بر گزاری ِ دیروز با امروز، تغییر سال شمار ِ نیاکانمان در امروز است. زیرا در
دوره ی باستان سال به دوازده ماه و هر ماه به سی روز تقسیم می شد. اما امروز شش
ماه اول ِ سال به سی و یک روز و پنج ماه بعدی به سی روز و ماه آخر سال به بیست و
نه روز واگر سال کبیسه باشد به سی روز تقسیم می گردد. به همین دلیل، جشن ِ آذرگان،
نسبت به سال شمار ِ دیروز، شش روز جلوتر، یعنی سوم آذر ماه برگزار می شود که این
روز منطبق با روز ِ نهم آذر ماه، در دوران ِ نیاکانمان است

در این روز نیاکانمان به رقص و شادی و شادمانی وشادخوانی می
پرداختند. مردم بر بام خانه ها و معابر آتش می افروختند، نور و روشنایی و انرژی را
درود میفرستادند و شب و تیرگی و تاریکی را از هستی خود می زدودند

نام ِآذر، نام ایزدی است ویژه ی همه ی آتش ها و از
احترام ویژه ای نسبت به سایر ِ عناصر چهارگانه برخوردار می باشد و جشن آذرگان در
کنار جشن های دیگر ِ آتش، چون سده و اردیبهشتگان و چهارشنبه سوری، ستایشی است
سزاوار از این عنصر اهورایی. باشد که با برافروختن آتش در این جشن ِ سزاوار ِ شرر،
در دل و جان ِ تک تک ِ ما، آتشکده های ِ پدران ِ مان، زبانه بکشد و هر آنچه تاریکی
و تیرگی است، را بدرد و آفتابی فروزان را بر پهن دشت ِ بی کران سرای ایرانزمین
بگستراند

شب همواره نماد ِ مرگ و اهریمن را در باور ِ پدران ِ
باستانی ِ ما نشانده بود و پیدایش ِ آتش، پیروزی روشنایی را بر تاریکی و جهالت و
تیرگی آواز داده بود. از پس ِ پیدایش ِآتش بود که نیاکانمان توانستند دل تاریکی را
بدرند و در کنار ِ آتش، ساغر را از باده پر کنند و در اوج ِ شادی و شادمانی، خون
رگ ِ تاک را در کام ِ خود بریزند و شب ِ مستان ِ عاشقان را، با فروغ ِ آتش، جلوه
ای از شور و شیدایی و طراوتی از عشق ِ رعنایی و لطافتی از گونه های ِ ارغوانی ِ
شفق گون ببخشند

ای ماه، رسید ماه آذر / برخیز و بده می چو آذر
آذر بفروز و خانه خوش کن/ ز آذر صنما به ماه آذر

سمبل این روز گل "آذریون" است. آذریون همان گلی است که اکنون آفتاب گردان می نامند
نیایش ویژه این روز چنین است:
ای پرتو اهورامزدا! خشنودی و ستایش آفریدگار و آفریدگانش
برساد! افروخته باش در این خانه! پیوسته افروخته باش در این خانه! فروزان باش در
این خانه! تا دیر زمان افزاینده باش در این خانه! به من ارزانی ده ای آتش! ای پرتو
اهورامزدا! آسایش آسان! پناه آسان! آسایش فراوان! فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان و
هوشیاری روان و پس از آن خرد بزرگ و نیک و بی زیان و پس از آن دلیری مردانه،
استواری، هوشیاری و بیداری، فرزندان برومند و کاردان، کشورداری و انجمن آرا،
بالنده، نیک کردار، آزادی بخش و جوانمرد، که خانه مراوده مرا و شهر مرا و کشور مرا
آباد سازند و انجمن برادری کشورها و همبستگی جهانی را فروغ بخشند
راستی
بهترین نیکی است، خرسندی است.خرسندی برای کسی که راستی را برای بهترین راستی
بخواهد

Tuesday 8 November 2011

متن کامل جدیدترین گزارش یوکی آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی


متن کامل جدیدترین گزارش یوکی آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمیمتن کامل جدیدترین گزارش یوکی آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمیمتن کامل جدیدترین گزارش یوکی آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی
به گزارش خبرگزاری آذربایجان : متن کامل جدیدترین گزارش یوکی آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی ساعتی قبل منتشر شد که به این شرح
است
A . مقدمه
1. این گزارش مدیر کل به شورای حکام و همزمان به شورای امنیت در خصوص اجرای موافقتنامه پادمانNPT و مفاد مربوطه قطعنامه های شورای امنیت در جمهوری اسلامی ایران (ایران) می باشد
.
2. شورای امنیت تاکید نموده است که اقدامات مورد درخواست شورای حکام در قطعنامه هایش در خصوص ایران الزام آور است . مفاد مربوطه قطعنامه های یادشده شورای امنیت که بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل تصویب شده اند مطابق شرایط این قطعنامه ها الزام آور هستند
3. آژانس براساس موافقتنامه خود با سازمان ملل متحد با شورای امنیت ملزم به همکاری در اجرای مسئولیت شورا برای حفظ و برقراری صلح و امنیت بین المللی میباشد. از کلیه اعضاء‌ ملل متحد خواسته شده است تا اقداماتی را مطابق با تعهداتشان براساس منشور ملل متحد انجام دهند
.4. تمرکز این گزارش بر حوزه هایی است که ایران بطور کامل تعهدات الزام آور خود را اجرا نکرده است. چنانکه ایجاد اعتماد بین المللی به ماهیت صرفا صلح آمیز برنامه هسته ای ایران مستلزم اجرای کامل این تعهدات است. این گزارش به تحولات بعد از آخرین گزارش (Gov/2011/7,25 February 2011) همچنین مسائل باقیمانده از مدتی قبل میپردازد.
B . تاسیسات اعلام شده تحت موافقتنامه پادمان ایران
5. ایران تحت موافقتنامه پادمان خود 16 تاسیسات هسته ای و 9 مکان خارج از تاسیسات را که مواد هسته ای بطور معمول در آنجا استفاده می شود به آژانس اعلام نموده است (LOFs) . همانطور که در ذیل آمده است بعضی از این فعالیتها که از سوی ایران در برخی از تاسیسات انجام می شود بر خلاف قطعنامه های شورای حکام و شورای امنیت همانطور که در ذیل نشان داده می شود‍، می باشد. آژانس به راستی آزمایی عدم انحراف مواد هسته ای اعلام شده در این تاسیسات و LOFs ادامه می دهد
C . فعالیتهای مرتبط با غنی سازی
6. ایران برخلاف قطعنامه های مربوطه شورای حکام و شورای امنیت فعالیتهای مرتبط با غنی سازی خود را در تاسیسات اعلام شده ذیل که تحت پادمان آژانس می باشد تعلیق نکرده است.
1 . نطنز: کارخانه غنی سازی سوخت نطنز و کارخانه آزمایشی غنی سازی سوخت
7. کارخانه غنی سازی سوخت(FEP) : دو سالن آبشار درFEP وجود دارد: سالن تولید A و سالن تولید B. مطابق با اطلاعات طراحی ارائه شده توسط ایران، 8 واحد برای سالن تولیدA ، با 18 آبشار طراحی شده برای هر واحد اختصاص داده شده است. هیچگونه اطلاعات طراحی تشریحی برای سالن تولید B فراهم نشده است.
8 . در 14 می 2011 ‍، 53 آبشار در سه واحد از هشت واحد در سالن تولید A نصب شده بود. 35 فقره از آن با UF6 خوراک دهی شده بود. در ابتدا هر آبشار نصب شده شامل 164 سانتریفیوژ بود. ایران 12 واحد از آبشارها را که هریک شامل 174 سانتریفیوژ میباشد ارتقاء داده است. تا آن تاریخ همه سانتریفیوژها نصب شده ماشینهای IR-1هستند. تا تاریخ 14 می 2011 کار نصب در 5 واحد باقیمانده در جریان بود اما هیچ سانتریفیوژی نصب نشده بود. هیچ کار نصبی در سالن تولید B نبوده است.
9 . آژانس در پی یک راستی آزمایی موجودی فیزیکی (PIV) در FEP تایید کرد که از 17 اکتبر 2010 ، 34737 کیلوگرم از UF6 طبیعی از زمان شروع عملیات در سال 2007 به آبشارها تزریق شده بود و مجموع 3135 کیلوگرم ازUF6 با غنای پایین تولید شده بود.
. ایران تخمین زده است که بین 18 اکتبر 2010 و13 می 2011 ، 970 کیلوگرم دیگر UF6 با غنای پایین تولید کرده است که در نتیجه از فوریه 2007 مجموع تولید UF6 با غنای پایین به 4105 کیلوگرم میرسد. مواد هسته ای در FEP ( شامل خوراک، تولید و دورریز) همچنین همه آبشارهای نصب شده و ایستگاههای خوراک و کنارگذاری تحت اقدامات مراقبتی و نظارتی آژانس قرار دارند. ایران در نامه ای به تاریخ 4 آوریل 2011 به آژانس اعلام نمود که مهر و موم فلزی در محوطه خوراک و کناره گذاری FEP تصادفا توسط اپراتور شکسته شده است. پیامدها برای پادمانی این شکستگی مهر و موم به محض تکمیل راستی آزمایی فیزیکی آتی توسط آژانس ارزیابی خواهد شد.
11. آژانس بر اساس نتایج آنالیز نمونه های محیطی در FEP از فوریه 2007 و دیگر فعالیتهای راستی آزمایی نتیجه گرفته است که این تاسیسات همانطور که ایران در پرسشنامه اطلاعات طراحی(DIQ) اعلام نموده کار کرده است.
12. کارخانه آزمایشی غنی سازی سوخت(PFEP): PFEP یک تاسیسات تحقیق و توسعه و یک تاسیسات آزمایشگاهی تولید اورانیوم با غنای پایین (LEU) می باشد که اولین بار در اکتبر 2003 عملیاتی شد. آن کارخانه یک سالن آبشار دارد که می تواند 6 آبشار را در خود جای دهد و بین یک محوطه طراحی شده برای تولید اورانیوم با غنای پایین U-235 تا 20 درصد و یک محوطه تحقیق و توسعه تقسیم شده است.
. ایران اول در 9 فوریه 2009 در محوطه تولید شروع به تزریق UF6 با غنای پایین به آبشار 1 با هدف بیان شده تولید UF6 با غنای تا 20% U-235 جهت استفاده در ساخت سوخت برای راکتور تحقیقاتی تهران (TRR) نمود. ایران از 13 جولای 2010 UF6 با غنای پایین را به دو آبشار متصل شده تزریق نموده است ( آبشار 1 و 6 ) که هریک شامل 164 سانتریفیوژ است.
14. در نتیجه مباحث بین آژانس و ایران پیشرفتهای مشخصی در سیستم اندازه گیری اپراتور بویژه در تعیین سطح غنی سازی U-235 طی نشستی که در 17 و 18 آوریل 2011 برگزار شد مورد توافق قرار گرفت و انتظار می رود تا زمان راستی آزمایی فیزیکی آتی اجرا شود
15. ایران تخمین زده است که بین 19 سپتامبر 2010 و 21 می 2011، مجموع 1/222 کیلوگرم ازUF6 با غنای پایین به دو آبشار متصل به هم تزریق شده است و حدودا 6/31 کیلوگرم UF6 با غنای20 درصد تولید شده بود که منجر به تولید مجموع حدودا 7/56 کیلوگرم ازUF6 با غنای 20 درصد از زمان شروع فرآیند در فوریه 2010 ، گردیده است
16. در حوزه تحقیق و توسعه بین 12 فوریه 2011 و 21 می 2011 مجموعا حدود 331 کیلوگرم UF6 طبیعی به سانتریفیوژها تزریق شد، اما هیچ اورانیوم با غنای پایین به عنوان تولید و دور ریز این فعالیت تحقیق و توسعه که در انتهای فرآیند ترکیب مجدد می شوند خارج نشده بود.
17. همانطور که در گزارش قبلی مدیرکل گفته شد، در 19 ژانویه 2011 (29/10/1389) ایران نشان داد که دو آبشار جدید 164 سانتریفیوژه ( آبشار 4 و 5 ) در محوطه تحقیق و توسعه نصب خواهد کرد. این دو آبشار، که یکی از آنها شامل سانتریفیوژ هایIR-14 و دیگری دربردارنده سانتریفیوژهای IR-2m می باشد که با UF6 طبیعی خوراک دهی خواهد شد. اگر چه کار نصب آبشار 4 و 5 درحال انجام است، تا 22 ماه می 2011 هیچ سانتریفیوژی نصب نشده است.
18 . آژانس براساس نتایج تحلیل نمونه های محیطی درPFEP و سایر فعالیتهای راستی آزمایی نتیجه گرفته است همانطور که ایران در پرسشنامه اطلاعات طراحی(DIQ) اعلام نموده تاسیسات فعالیت نموده است.2.C . کارخانه غنی سازی سوخت فوردو19. ایران در سپتامبر 2009 به آژانس اطلاع داد درحال ساخت کارخانه غنی سازی سوخت فوردو FFEP که در نزدیکی شهر قم واقع است، می باشد. ایران در پرسشنامه اطلاعات طراحی مورخ 10 اکتبر 2009 اعلام کرد که هدف این تاسیسات تولید UF6 با غنای 5 درصد 235U- می باشد و اینکه این تاسیسات با گنجایش 16 آبشار، با تقریبا 3000 سانتریفیوژ ساخته شده است. ایران در سپتامبر 2010 یک پرسشنامه اطلاعات طراحی به روز شده را به آژانس ارائه کرد که در آن اعلام شده بود کارخانه غنی سازی سوخت فوردو، علاوه بر هدف تولید UF6 با غنای 5 درصد 235U- ، تحقیق و توسعه را نیز مد نظر دارد
. در حالی که آژانس همچنان به راستی آزمایی درخصوص FFEP ادامه می دهد تا روشن شود که بر اساس آخرین DIQ ارائه شده توسط ایران احداث شده است، هنوز آژانس در جایگاهی نیست که وقایع نگاری طراحی و ساخت FFEP یا هدف اصلی از آن را تایید نماید. ایران اعلام کرده است که هیچ مبنای حقوقی وجود ندارد که براساس آن آژانس درخواست اطلاعات در مورد وقایع نگاری و مقصود از تاسیس FFEP نماید، و اینکه آژانس برای طرح پرسش هایی فراتر از توافقنامه پادمان ماموریتی ندارد. آژانس این را مدنظر قرار می دهد که پرسش های مطرح شده در بندهای موافقتنامه پادمان وجود دارند و اینکه اطلاعات درخواست شده برای اینکه آژانس تایید کند که اظهارنامه های ایران صحیح و کامل هستند ضروری است.
21. همانگونه که در گزارش پیشین مدیرکل بیان شده است، در تاریخ 21 فوریه 2011 ایران به آژانس اطلاع داد که در نظر دارد تزریق مواد هسته ای را در آبشارها « در این تابستان» آغاز نماید. تا 21 ماه می 2011 (31/2/1390 ) هیچ سانتریفیوژی به تاسیسات ارائه نشده است. نتایج تحلیل نمونه های محیطی اخذشده در FFEP تا مقطع زمانی فوریه 2010 نشانه ای از وجود اورانیوم غنی شده دربر ندارد.3.C . دیگر فعالیتهای مرتبط با غنی سازی
22. آژانس هنوز منتظر پاسخ محتوایی از سوی ایران به در خواست آژانس برای اطلاعات بیشتر در رابطه با اظهارات ارائه شده توسط ایران در مورد ساخت 10 تاسیسات جدید غنی سازی که درباره سایت 5 مورد آن بنا به اظهارات ایران، تصمیم گیری شده است و ساخت یکی از آنها که می باید تا پایان سال گذشته ایرانی (20 مارس 2011) یا آغاز سال جاری ایرانی شروع شده باشد. تا این تاریخ ، آژانس اطلاعاتی درمورد اینکه ساخت سایت یادشده شروع شده باشد، دردست ندارد.
23. آنگونه که آژانس درخواست نموده است ، در ارتباط با اظهارات ایران در 7 فوریه 2010 که فناوری غنی سازی لیزری را بدست آورده است و اظهارات مورخ 9 آوریل 2010 در رابطه با تولید نسل سوم سانتریفیوژها ایران هنوز اطلاعات بیشتری ارایه نداده است. از اوایل سال 2008 ایران به درخواستهای آژانس برای دسترسی به مکانهای اضافی مربوطه و از جمله مکانهای مربوط به ساخت سانتریفیوژها و تحقیق و توسعه در مورد غنی سازی اورانیوم پاسخ نداده است . در نتیجه آگاهی آژانس درباره فعالیت های غنی سازی همچنان رو به کاهش است.D. فعالیتهای باز فرآوری
24. پیرو قطعنامه های مربوطه شورای امنیت و شورای حکام ایران موظف به تعلیق فعالیتهای بازفرآوری از جمله تحقیق و توسعه است. ایران در تاریخ 15 فوریه 2008 طی نامه ای به آژانس اعلام نمود که "هیچ فعالیت بازفرآوری ندارد". در این زمینه آژانس همچنان به نظارت براستفاده از سلولهای داغ در راکتور تحقیقاتی تهران و تاسیسات تولید رادیوایزوتوپهای مولیبدنوم، ید و زنون (MIX) ادامه داده است. آژانس در 8 ماه می 2011 در راکتور تحقیقاتی تهران و همچنین در تاریخ 9 ماه می 2011 در تاسیسات تولید رادیو ایزوتوپ زنون (MIX)، اقدام به راستی آزمایی اطلاعات طراحی و بازرسی نمود. آژانس تنها درمورد راکتور تحقیقاتی تهران و تاسیسات تولید ایزوتوپ زنون و سایر تاسیساتی که آژانس به آنها دسترسی داشته است می تواند تایید کند هیچگونه فعالیت مرتبط با بازفرآوری درحال انجام در ایران وجود ندارد.
E. پروژه های مرتبط با آب سنگین
25. برخلاف قطعنامه های شورای حکام و شورای امنیت ایران کار روی تمام پروژه های مرتبط با آب سنگین شامل ساخت راکتور هسته ای تحقیقاتی آب سنگین راکتور IR-40، که تحت پادمان آژانس است را متوقف نکرده است.
26. همانگونه که در گزارشات قبلی دبیرکل نیز خاطر نشان شده است، باتوجه به درخواست شورای امنیت به گزارش اینکه آیا ایران پروژه های مرتبط با آب سنگین را بطورکامل و بصورت پایدار به حال تعلیق در آورده است، آژانس از ایران درخواست کرد تا ترتیبات لازم را دسترسی هر چه زودتر به تاسیسات تولید آب سنگین(HWPP) ، آب سنگین ذخیره شده در تاسیسات فراوری اورانیوم (UCF) برای نمونه گیری ، و هرمکان دیگری در ایران که پروژه هائی مرتبط با آب سنگین در حال انجام است فراهم کند. ایران به این درخواست آژانس اعتراض کرده است بر این مبنا که آن درخواستها فراتر از موافقتنامه پادمان است و ایران قبلا اعلام داشته بوده که پروژه های مرتبط با آب سنگین خود را به حالت تعلیق در نیاورده است. شورای امنیت تصمیم گرفته است که ایران میباید دسترسی و همکاری لازم را آنگونه که آژانس درخواست می کند فراهم آورد تا آژانس بتواند تعلیق پروژه های مرتبط با آب سنگین را راستی آزمائی کند. تاکنون ایران دسترسی درخواست شده را فراهم نکرده است.
. در حالیکه ایران اعلام کرده است که کار روی همه پروژه های مرتبط با آب سنگین را متوقف نکرده است، آژانس نمی تواند بدون دسترسی کامل به آب سنگین در UCF ، HWPP و هر پروژه دیگر مرتبط با آب سنگین اظهارات ایران را راستی آزمائی کند و بنابراین نمیتواند در این موضوع گزارش کامل دهد
28. در 10 می 2011، آژانس یک DIV در راکتور IR-40 در اراک انجام داد و مشاهده کرد که ساخت تاسیسات در جریان است و کندکننده و مبدل های حرارتی به سایت تحویل شده است. مطابق اظهار ایران، بهره برداری از راکتور IR-40 تا پایان سال 2013 آغاز می شود.F. فرآوری اورانیوم و ساخت سوخت
29. همانگونه که در بالا به آن اشاره شد، ایران موظف به تعلیق فعالیتهای مرتبط پروژه های آب سنگین می باشد. برخی از این فعالیت ها برخلاف این الزام در UCF و کارخانه ساخت سوخت (FMP) در اصفهان انجام می شود اگرچه هر دو تاسیسات تحت پادمان آژانس می باشد.
30. بین 5 مارس و 9 مارس 2011، آژانس یک PIV در UCF انجام داد که کل مقدار اورانیوم موجود در آنجا به شکل UF6 را و راستی آزمائی کرد
31. طی نامه مورخ 16 مارس 2011، ایران آژانس را مطلع کردکه حین مدت زمان 6-4 آوریل 2011 قصد داشته است تا تولید UO2 طبیعی برای سوخت راکتور IR-40 را شروع کند. در 18 می 2011، آژانس یک DIV در UCF انجام داد و مشاهده کرد که اگرچه فرایند تولید چنین UO2 شروع شده بود هیچ تولیدی انجام نشده بود. آژانس همچنین تائید کرد که از 10 اوت 2009 هیچ مقداری از UF6 در UCF تولید نشده است. بنابراین کل مقدار اورانیوم تولید شده درUCF از مارس 2004 371 تن و به شکل UF6 تن بوده است (برخی از این مواد به FEP و PFEP منتقل شده است) و نیازمند محصور سازی و نظارت آژانس است. حین DIV، آژانس مشاهده کرد که ایران هنوز نصب تجهیزات برای تبدیلUF6 غنی شده تا 20% از U-235 به U3O8 جهت ساخت سوخت TRR شروع نکرده است.
32. در می 2011، آژانس یک بازرسی و یک DIV در FMP انجام داد و تائید کرد که ایران هنوز نصب تجهیزات برای ساخت سوخت TRR را شروع نکرده است.
G. ابعاد نظامی احتمالی
33. شورای حکام در موارد متعدد از ایران خواسته است که درباره مسایل باقیمانده مربوط به برنامه هسته ای خود با آژانس تعامل نماید تا وجود ابعاد نظامی احتمالی از برنامه هسته ای ایران خارج گردد. شورای امنیت در قطعنامه 1929 (2010) مجدداً تعهدات ایران را مورد تایید قرار داده است مبنی بر اینکه ایران اقداماتی را که طبق قطعنامه های شورای حکام GOV/2006/14 و GOV/2009/82 ملزم به آنها گردیده اتخاذ نماید و از جمله دسترسی آژانس به همه سایتها، تجهیزات، اشخاص و اسناد درخواستی را فراهم نماید.
34. گزارشهای قبلی مدیر کل مسایل باقیمانده مربوط به ابعاد نظامی احتمالی در برنامه هسته ای ایران و اقداماتی را که لازم است ایران برای حل آنها انجام دهد فهرست کرده است. در تاریخ 6 مه 2011 به دلیل عدم تعامل ایران با آژانس از اوت 2008 در زمینه ماهیت این این مسایل، مدیر کل نامه ای به جناب آقای فریدون عباسی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران (AEOI) ارسال نمود و ضمن آن نگرانیهای آژانس را در مورد وجود ابعاد نظامی احتمالی در برنامه هسته ای ایران مجددا تکرار کرد و اهمیت روشنی افکنی در زمینه این مسایل را از سوی ایران بیان نمود. مدیر کل همچنین در همین نامه از ایران درخواست کرد که دسترسی سریع به اماکن، تجهیزات، اسناد و اشخاص را فراهم نماید و خاطر نشان ساخت که آژانس با تعامل ماهوی و فعال ایران قادر خواهد بود که نسبت به تحقیق صحت و تکمیل اعلامیه های ایران پیشرفت حاصل نماید
35. آژانس بر اساس مطالعه مداوم اطلاعاتی که از بسیاری از کشورهای عضو و نیز از طریق تلاشهای خود بدست آورده است هنوز در مورد وجود احتمالی فعالیتهای آشکار نشده مرتبط با امور هسته ای گذشته یا حال که سازمانهای نظامی مربوطه در آنها دخیل هستند از جمله فعالیتهای مرتبط با توسعه کلاهک هسته ای برای نوعی موشک نگران است. آژانس از آخرین گزارش مدیر کل در تاریخ 25 فوریه 2011 اطلاعات بیشتری را در ارتباط با این گونه فعالیتهای احتمالی آشکار نشده مرتبط با امور هسته ای دریافت کرده است که در حال حاضر توسط آژانس در حال ارزیابی است. همانگونه که قبلا از سوی مدیر کل گزارش شد، نشانه هایی وجود دارد مبنی بر اینکه برخی از این فعالیتها ممکن است از سال 2004 ادامه پیدا کرده باشند. موارد زیر به نمونه هایی از فعالیتهایی اشاره دارند که لازم است در مورد آنها روشنی افکنی شود و هفت زمینه خاص را که موجب نگارنی است شامل می گردد:ـ ژنراتور نوترون و تجهیزات مرتبط با تشخیص نوترون: آزمایشهایی با دخالت کمپرس ترکیب انفجاری اورانیوم دوتراید جهت تولید انتشار ناگهانی نوترونها.ـ استخراج و تبدیل اورانیوم: تولید فلز اورانیوم از ترکیبات فلوراید و ساخت آن در ترکیبات مرتبط با یک وسیله هسته ای.ـ ساخت و آزمایش مواد منفجره قوی: توسعه، ساخت و آزمایش ترکیبات انفجاری مناسب برای اقدامات انفجاری قوی در هندسه کروی متقارب.ـ مطالعات مرتبط با چاشنی انفجاری بریج وایر (EBW) بخصوص زمانی که همزمانی در سطح بالا را ضروری می سازد: اهمیت احتمالی هسته ای استفاده از چاشنی های EBWـ مطالعات مرتبط با اقدامات انفجاری چند مقصدی و انفجارات نیم کره ای با دخالت آزمایشهای با ابزار عالی: ادغام چاشنی های EBW در توسعه یک سیستم برای اقدام به انفجارات سطح بالا و اجرای آزمایشهای تمام عیار و کارهایی که ممکن است از کمکهای خارجی منتفع شده باشند.ـ تجهیزات حرارتی با ولتاژ بالا و تهیه ابزار برای مواد منفجره که در فاصله های طولانی و احتمالا زیر زمین آزمایش می شوند: اجرای آزمایشهایی برای تایید این مطلب که تجهیزات حرارتی با ولتاژ بالا برای احتراق مواد منفجره EBW قابل اعتماد در فواصل طولانی مناسب هستند.ـ فعالیتهای مرتبط با طراحی مجدد موشکهای برگشت پذیر برای یک کلاهک جدید که طبق ارزیابی ماهیتاً هسته ای هستند: اجرای کار طراحی و مطالعات مدل سازی با امکان کنارگذاری کلاهک انفجاری قوی متعارف از کلاهک موشک شهاب 3 و جایگزینی آن با یک کلاهک هسته ای کروی.H . اطلاعات طراحی
36. بخش عمومی کد اصلاح شده 1/3 ترتیبات فرعی موافقتنامه پادمان ایران را ملزم به ارائه اطلاعات طراحی تاسیسات جدید خود در زودترین زمان پس از گرفتن تصمیم به ساخت یا صدور مجوز ساخت هرکدام که اول رخ دهد می کند. کد اصلاح شده 1/3 همچنین الزام می دارد که اطلاعات طراحی کاملتر حین انجام فازهای تعریف پروژه، طراحی اولیه، ساخت، و ازکار اندازی ارائه گردد. ایران تنها کشوری است که با داشتن حجم برجسته ای از فعالیت های هسته ای و اعمال موافقتنامه جامع پادمان آژانس، الزامات کد اصلاحی 1/3 را اجرا نمی کند. آژانس همچنان منتظر دریافت پاسخ ایران از جمله در مورد اطلاعات بروز شده طراحی راکتور IR-40 ، و اطلاعات بیشتر در پی اعلام برنامه ساخت یک تاسیسات غنی سازی اورانیم و طراحی یک راکتور مشابه راکتور تهران دارد.
37. طی نامه مورخ 26 آوریل 2011، آژانس از ایران خواست تا مطلب گزارش شده به نقل از جناب آقای فریدون عباسی در این مورد که ایران برنامه ساخت چهار تا پنج راکتور جدید را ظرف چند سال آینده به منظور تولید رادیوایزوتوپ و انجام تحقیقات دارد تائید کند. در همان نامه، آژانس از ایران درخواست اطلاعات بیشتر در مورد طراحی و زمانبندی ساخت تاسیسات را کرد. ایران در پاسخ خود مورخ 3 می 2011، بیان کرد که اطلاعات درخواستی آژانس را در «زمان مقرر» و مطابق توافقنامه پادمان خود ارائه خواهد کرد.I. پروتکل الحاقی
38. ایران، برخلاف قطعنامه های شورای حکام و شورای امنیت پروتکل الحاقی را اجرا نمیکند. آژانس در موقعیتی نیست که در خصوص عدم وجود مواد و فعالیتهای هسته ای اعلام نشده در ایران اطمینان دهد مگر اینکه و تا زمانیکه ایران همکاری لازم را با آژانس به عمل آورد از جمله اجرای پروتکل الحاقیJ. سایر موارد
39. در 16-15 آوریل 2011، آژانس یک PIV در محل نیروگاه هسته ای بوشهر انجام داد که حین آن مواد هسته ای حاضر در آنجا را راستی آزمائی کرد و تائید نمود که بارگذاری مجتمع های سوخت به درون قلب راکتور کامل شده است. در تاریخ 10 می ایران آژانس را مطلع کرد که راکتور بحرانی شده است
K . خلاصه
40. در حالی که آژانس به انجام فعالیتهای راستی آزمایی تحت موافقتنامه پادمان ایران ادامه میدهد، ایران تعهداتش را از جمله : اجرای مفاد پروتکل الحاقی ، اجرای کد اصلاح شده 1/3 ترتیبات فرعی بخش عمومی توافقنامه پادمان، تعلیق فعالیتهای مرتبط با غنی سازی، تعلیق فعالیتهای مرتبط با آب سنگین و روشن شدن مسائل باقیمانده که موجب نگرانی از وجود ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته ای می شود، انجام نمی دهد.
41. در حالیکه آژانس به راستی آزمایی عدم انحراف مواد هسته ای اعلام شده در تاسیسات هسته ای و محل های خارج از تاسیسات LOFs اعلام شده از سوی ایران تحت توافقنامه پادمان ادامه می دهد، بدلیل همکاری عدم همکاری ایران و از جمله عدم اجرای پروتکل الحاقی، آژانس نمیتواند در مورد عدم وجود مواد و فعالیتهای هسته ای اعلام نشده اطمینان موثق بدهد و بهمین دلیل نمیتواند به این نتیجه برسد که که تمام مواد هسته ای در ایران در فعالیت های صلح آمیز بکار می رود.
. مدیر کل اصرار دارد که ایران به صورتی مثبت به نامه مورخ ششم ماه می 2011 (16/2/1390) وی پاسخ دهد و به منظور ایجاد اعتماد بین المللی درخصوص ماهیت صرفاٌ صلح آمیز برنامه هسته ای ایران، برای اجرای کامل موافقنامه پادمان و سایر تعهدات مرتبط با آن گامهایی بردارد
43. مدیر کل به صورت مقتضی به گزارش دهی خود ادامه خواهد داد

تهران برفی


صحنه ای که فردا تهرانیها با آن مواجه خواهند شد

انیمیشن جنتی

Sunday 6 November 2011

همزمانی تقریبی دو جشن یکی از گونه ایرانی (جشن آبانگان) و دیگری از گونه عربی (عید قربان) .. خودتان قضاوت کنید فرق میان فرهنگ ما و مذهب آنها !!

با درود
از کسانی که عید قربان را به اینجانب تبریک گفته اند ، بسیار سپاسگزارم
ولی‌ چون ما ایرانیان عید قربان بزرگتری در ایران داریم فکر نمیکنم به گوسفندی احتیاج داشته باشیم
اکنون در کشور ما هفتاد میلیون ایرانی‌ را در نوبت نگاه داشته اند تا قربانی کنند ، هر روز خبری از اعدام یک بخت برگشته از گوشه و کنار کشور به گوش می‌‌رسد
،ما عید قربان را به خود عرب‌ها پس می‌‌دهیم
عید ما غیر از این است
روز دیگری است

Saturday 5 November 2011

اگر


دوستانم .. میدونید توی دلم چی فکر میکنم؟ پیش خودم میگم ای کاش یکدفعه همه همیهنان با هم تصمیم میگرفتند و میریختند بیرون و کار رژیم رو یکسره میکردند .. بخدا اگر چنین تصمیمی بگیریم میتونیم جلوی حمله آمریکا رو بگیریم .. میتونیم جلوی تجزیه و نابودی میهن را بگیریم .. یک لحظه فکر کنیم به پشیمونی پس از ویرانی کشورمون .. به خودمون چی میخواهیم بگوییم؟ بخدا میشه .. اگه ما بخواهیم میشه .. نیاز به تبلیغات و هزینه های کلان نداریم .. نیاز به تلویزیون و رادیو نداریم .. فقط باید همدل باشیم .. فقط باید باور داشته باشیم .. برای یکبار نگذاریم دیگران برامون تصمیم بگیرند .. تو و من .. باهم اگر یکدل باشیم میتونیم .. ایکاش ! .... همدلی ! رستاخیز! چه رویاهایی دارم؟

Friday 4 November 2011

میهنم در چنبره چنگار


دلم ریش می شود هنگامی که زوزه های کرکسان بیگانه پرست را از گوشه و کنار این مرز پر گهر ، و برون از مرز می شنَوَم.... این یاران غار، هیچ یک غم ایران ندارند، درد اورنگ پوشالی و کدخدایی بر مردمان ساده دل، زودباور، ستمزده، و روانپریش دارند... از کدامین جنبش تیره یی، و زخم انگشت می توان فعان داد، گاهی که چنگار (سرطان) قلب و مغز و اندامهای حیاتی ایران ورجاوند را در چنبره خود گرفته است؟
چگونه می توان... به اندیشه کوره راه ناهموار روستایی اندیشید، هنگامی که شاهراه حیاتی این سرزمین از پیکره تاریخی آن جدا شده است؟
چگونه سرباز و جانبازی از آذربایجان می تواند دیدارگر درازدستی تازیان نو رسیده و بیگانگان به بانو و افسر و تاج سر مازندرانی و بلوچ و لر باشد؟
ایران، پیکر است: بلوچ و لر و گیلک و اصفهانی و مازندرانی و کُرد و... اندامهای آن اند..... چه کسی می تواند هر یک از اندام های آن را، بدون درد بر اندام دیگری، از پیکر اصلی جدا کنند ..... همه آریابانان؛ از هر تیره و پُشته و شهر و روستا، باید یک صدا فریاد برآوردند: پاینده ایران.... پاینده ایران... پاینده ایران...
ایران زنده است
پس ما زنده ییم، و بر ماست که از این سرفراز و دُردانه 12000 ساله تاریخ شهریگری انسانی، پاسبانی کنیم
..................................
نوشته دوست گرامی ام .. رامبد پارسی

Thursday 3 November 2011

چرا من بدنبال سامانه پادشاهی برای میهنم هستم؟


سامانه پادشاهی از نخستین روز برپایی همبودگاه (اجتماع) کشور ایران پس از دوران یخی، بگونه‌ای نشان ایرانیان بوده که مردم این همبودگاه را با یکدیگر یکپارچه کرده است. نخستین مردمی که همبودگاه و شهریگری داشتند و با رای خود، پادشاه برگزیدند،ایرانیان بودند
پادشاه به فرنام نگهدارنده فرهنگ و پدافندگر مردم، خاک و زبان ایران ، و به فرنود(دلیل) فرادسته‌ای (فرا حزبی) بودن ، برای گرداندن ایران آینده کارا تر است، زیرا سامانه جمهوری نه‌ تنها از دل‌ فرهنگ این مردم بیرون نیامده ،که منشی پادیار (ضد) منش ایرانی دارد. سامانه جمهوری یک روش کشور داری یونانی است که برای فرهنگ یونان بیگمان پسندیده بوده، با این هال برای هر کشوری ، به ویژه برای کشور ما که بافت آن با دیگر مردمان دگرگون است ، پیوندی ندارد. اگر ایرانیانی هستند که امروز به اندیشه بر پایی‌ جمهوری در ایران هستند ، بدون دودلی برای این است که یا رگورزی به دودمان ویژه‌ای دارند و
واکنش بچه گانه ایشان ، خرد را از میان برده است، و یا نمیدانند که فرهنگ ایران با
فرهنگ یونان همچون شب و روز است و روش اندیشه ایرانیان که شاه دوست هستند با یک سرزمین نیمه شهریگری همچون یونان یکسان و این همان نیست.چگونه میتوان به تاریخ ایران آگاهی‌ بسنده داشت و شکوه ایران یا فرّ ایرانی‌ را نادیده گرفت و با سامانه‌ای
که شکوه تاریخی‌ ایران را پایین میاورد همداستان شد و آنرا برای ایران برگزید؟
جمهوری خواهانی که ناآگاهانه به فرهنگ خویش پشت کرده اند و بجای پدافند از فرهنگ ایران، به فرهنگ دون بیگانه چسبییده اند ، نیندیشیدند که چرا ایران تا به امروز پا برجا مانده و چه رمزی ایران را یکپارچه نگاه داشته است؟ اگر کسی‌ بیشتر به این مهند بیندیشد ، خواهد پذیرفت که نیرویی که همه ما ایرانیان را پس از هزاران سال و با بودن دشمنان
بسیار در درازای تاریخ یکپارچه نگاه داشته ،نماد یکپارچگی ما میباشد که همانا
پادشاه است و فرهنگ ایران. هیچ نا همسویی (فرق)میان فرهنگ ایران و پادشاهی نیست،
چون این دو باهم و برای هم ساخته شدند تا ایرانی‌ را به بهترین آرامش و زندگی‌ این
جهانی‌ برساند
جمهوری اسلامی در ایران با نشان دادن چهره‌ای نادرست و پلید از سامانه پادشاهی می‌خواهد به ایرانی‌ بگوید که شاه و پادشاهی یک نماد و سامانه پوسیده است . جوانان ایران که شکوه و پیشرفت ایران را هرگز ندیده اند و با گذشت ۳۳ سالدر سردرگمی فرهنگی‌ زندگی‌ میگذرانند ، نمیتوانند با دیدی باز و بدون رگورزی به آنچه که کلید پیروزی است بیندیشند و به فرهنگ خود که همه نیکیها در آن گنجانده شده دست یابند. چون از خود و فرهنگ خود دور شده اند ، بیگمان برای پیروزی می‌بایست به دامان دشمن و اندیشه دروندان بروند که خود از آماج‌های بیگانگان و جمهوری اسلامیست
اگر ایرانی‌ به آگاهی‌ بسنده(کافی‌) برسد، در خواهد یافت که بهترین فرهنگ را داراست و بینش ایرانی‌ تنها راه رهایی از دست اندیشه بیگانه پرستی‌ و فرهنگ زداییست
در هیچ کشوری دیده نشده که با داشتن فرهنگ بهتر ، آن مردم به فرهنگی‌ دونتر و پایینتر از دیدگاه شهریگریبگروند. پس این چه بیماریست که برخی‌ ایرانیان دارند که با داشتن بهترین فرهنگ شهریگر جهان ، بسوی جمهوری یا کمونیسم و یا مجاهدین خلق و دیگر دشمنان یا سامانه‌های بیگانه میروند؟، آیااین یک تنگدستی فرهنگی‌ نیست که از زمان آمدن بیگانگان به ایران و به لجن کشیدن فرهنگ راستین ایران آغاز شد؟
بدون دودلی باید گفت که سامانه پادشاهی با بکار گیری از فرّ ایرانی‌ و فر کیانی برازنده‌ترین سامانه برای ایران و ایرانیان است که میتواند راهگشا باشد و والامنشی را به این مردم گرفتار
برگرداند. سامانه‌ای که از آن مردم باشد و پادشاه از سوی مردم برگزیده شود

کشورمداری ایران بدست نمایندگان مردم است و پادشاه نماد یکپارچگی همه گروه‌ها و از آن مهندتر، پدافندگر فرهنگ شادی گستر ایران خواهند بود زبان زد (اصطلاح)" تازیان سیم را بهتر از زر میدانند " را بیگمان شنیده اید که زمانی‌، تازیان میاندیشیدند که سیم ارزشش
از زر بیشتر است، برای همین انبار سیم تیسفون را از سیم تهی کردند و زرهای آن در
آنجا ماند و دست نخورد. مردم از رو نا آگاهی‌ و بدون ژرف نگری به این مهند، بیگمان
دچار گزینش نادرست شدند . اگر تازیان می‌دانستند که ارزش زر از سیم بیشتر است
،بدون دودلی آن را برمیگزیدند یا بهتر بگویم میدزدیدند و نه‌ سیم را ! پس نخست
باید آگاه شد و بدون رگورزی (تعصب) ، به نمادهای ایرانی‌ و ارزش‌های فرهنگی‌
ایرانی‌ نگریست تا دریافت چرا سامانه پادشاهی از دیگر روش‌ها بهتر میتواند مارا به
خوشبختی‌ و آزادی اندیشه برساند
بیگانگان همواره از سامانه جمهوری در ایران پشتیبانی میکنند، آیا میدانید چرا؟ چرا ایشان هیچ گاه از سامانه پادشاهی و فرهنگ ایران پشتیبانی نکرده و نمیکنند؟ آیا این برای ایرانی‌ نباید پرسش بر انگیز باشد؟ چرا تا نام شاه و سامانه پادشاهی میاید ، نخست بیگانگان سر و سدایشان در میاید و سپس از ایرانیانی که از فرهنگ خود دور شده اند ، برای پدافند
از دیدگاه‌های انیرانی خود یاری گرفته تا خود ایرانی‌ ، ایرانی‌ را بکوبد! هر چه میکشیم از بیگانه پرستی‌ و نا آگاهی‌ به فرهنگ راستین ایران است. کشوری که بینشمندانی چون زرتشت پاک و کورش بزرگ یا انوشیروان و بهرام را داشته است میتواند
به خود پروانه دهد که میان خوب و بد ، بد را برگزیند؟ پس خرد و اندیشه پاک کجا
رفته است ؟ پس فرّ ایرانی کجا رفته که ایرانی‌ را بیگانه دوست و از خود بیزار کرده
است؟ آیا کسانی‌ که خود را فرهنگی‌ مینامند و همزمان جمهوری خواه میشوند
نمیاندیشند که هر چه فر ایرانیست با همیاری فرّ کیانی به جایگاه والای خود رسیده
است؟
بیگمان پس از تازش اسکندر و یورش مرگبار مسلمانان تازی و همزیستی‌ میان دشمنان سوگند خورده ایران با ایرانیان شکست خورده، از برخی‌ از خانواده‌های ایرانی‌ ، نژادی پدید آمد که نه‌ ایرانی بودند نه‌ تازی یا ترک یا مغول. این گونه همزیستی‌ برای ایران بسیار زیان آور بود چراکه پیش از این یورش‌های ویرانگر به کشور ایران، ایرانی‌ هیچ گاه با دست و رای خود فرهنگ خود را ویران نمیکرد و انباز در ویرانی نمادهای میهنی خویش نمی‌شد.
شوربختانه پس از این یورش‌ها بود که کژ اندیشی‌ و دروندی به همه جای این کشور
گرفتار گسترانده شد و تخم کینه به ایرانی‌ بودن و فرهنگ ایران نیرویی تازه گرفت و
بارور شد
امروز بیگانگان ایرانستیز ، ایران را ایرانستان میخواهند ، ایرانی که نه‌ تنها پادشاهی نباشد ، که فدرال هم باشد و دموکراسی باختری کشورمداری کند، نه‌ مردمبدی ایرانی. یک سامانه جمهوری فدرال که هر گاه بتوانند مارا و کشور مارا به بازی بگیرند. از این بیسامانی برای
بیگانگان چه میتواند بهتر باشد؟ و چه از این بهتر که ایرانی با دست خود این کار را
انجام دهد ! ببینید بیخردی مارا تا بکجا خواهد برد که بیگانگان با براه انداختن
مزدوران درونی‌، مارا برای بار دیگر به سوی اندیشه‌های اهریمنی ببرند. تا این اندازه دون شده ایم که بیگانه پرست باشیم و ایرانستیزی کنیم؟
اگر به تاریخ ایران بنگریم به روشنی خواهیم دید که ایرانی با داشتن پادشاه ایرانی‌ به بهترین جایگاه رسیده است و این مهند زمانی‌ پابرجا بود که میهن، پادشاه ایرانی و فرهیخته داشته . شوربختانه پس از یورش تازیان و "موالی" شدن ایرانیان بدست اسلام و
تازیان اسلام آور، ایران دیگر پادشاهی نشد و بجز زمان نادر شاه افشار و پهلوی،
ایرانی سلطان داشت نه‌ شاه. میان این دو نا همسویی (فرق) بسیار است . سلطان، منش ایرانی ندارد و پاسخگوی مردم ایران نمیتواند باشد. سلطان در زبان تازی یانی‌ زورگو، در هالی‌ که پادشاه آرش (معنی‌) بزرگ نگهدارنده را بهمراه دارد و به فرهنگ خود پایبند است ، نه‌ به فرهنگ بیگانه
برای نمونه میتوان از سامانه سلطنت قاجاری و پادشاهی پهلوی نام برد و دید که چه نا همسویی میان این دو دودمان بود. یکی‌ با دیدگاه ترکی‌ ،اسلامی و بیگانه (سلطنت) ، و دیگری که ایرانپرست بود و به ایران میاندیشید و با بودن دشمنان هزار چهره، با زور مردم و پشتکار خود و میهنپرستان این خاک ، ایران را به آرامش و آسایش و همچنین والامنشی رسانید. کسانی‌ که با کوتاه اندیشی‌ و رگورزی بیهوده نمیتوانند نام پهلوی را به زبان بیاورند ، دست کم به زندگی‌ نادر شاه افشار بنگرند که ایران را از دست بیگانگان رهایی داد و مرز‌های ایران را از دشمن تهی کرد.بنگرید به سخنان کورش بزرگ و انوشیروان . مگر ایشان پادشاه نبودند و سامانه پادشاهی در آن زمان نبود که بیش از چند سد سال پیش ایران را ابر نیرو کرده بودند و بیگانگان آرزو داشتند گذرنامه ایرانی میداشتند و در ایران بکار گماشته میشدند؟! این بود شکوه یا فرّ ایرانی. تاریخ ایران با نام پادشاه آغاز شده و در فرهنگ ایران نام پادشاه ریشه دوانده که هیچ مزدوری نمیتواند آن را بکوبد و از ریشه بکند. چنین کاری برازنده هیچ ایرانی فرهیخته‌ای نیست

ایرانی‌ رامیتوان با دور کردن از فرهنگ ،نماد‌های میهنی همچون پادشاه، خاک ایران، زبان و ادب ایران، و باورهای درونی و از دل‌ برخواسته خویش، به سستی اندیشه کشاند ، تا جایی‌
که با دست خود به دنبال بیگانه پرستی و مزدوری برود باید آگاه شد و به فرهنگ خود بازگشت کرد ، وگرنه از والامنشی و سرزمین ایران چیزی نخواهد ماند. در واپسین فراز بگویم که ایرانیان میهنپرست هیچ گاه در برابر اندیشه‌های ویرانگر سر خم نخواهند کرد و اگر شده با پشتکاری دوچندان ، دشمن را سر جای خود خواهند نشاند. امروز زمان آگاهی‌ است و
پشتیبانی از فر ایرانی که از فرهنگ ایران سرچشمه گرفته و همچون آب گوارایی در این
شوره زار بی‌فرهنگی ، ایرانی را به اندیشه وامیدارد و از گوهر فرهنگ ایران که همانا پادشاهی ایرانیست پدافند می‌کند
بشود که همه هم میهنان گرامی‌ ، چه کوچک چه بزرگ به این مهند بپردازند که فردا دیر خواهد بود. اهورامزدا نگهبان ایران و فرهنگ پر شکوه ایران باد
.........
شادمان سرو آزاده ، ۱۷ ژانویه ۲۰۱۱ ترسایی

روش نسخه پیچی‌ ابر نیروهای جهان


پس از رویداد ۱۱ سپتامبر و شاید پیشتر از آن ، گردانندگان جهان برای بدست آوردن دلهای مردم خود و هم رای کردن کشورهای همسایه و یا هموند و همپیمان خود،بهترین راه را برای گرفتن پروانهٔ جهانی‌ برای دست یازی به سرزمینهای بیچاره و نادان و به ویژه نفتخیز و مسلمان، بکاری گیری از واژه‌هایی‌ چون دموکراسی، آزادی، فدرالیسم و خودفرمانی (استقلال) دانستند
برای پیدا کردن شکار خوب، جهان خواران امروزی نیازمند به چند چیز هستند
۱: کشور زرخیز، نفتخیز و پولدار
۲: مردم خرد باخته و دینی
۳: نابسامانی در سیاست کشور
۴: نا آرامی در همبودگاه (اجتماع)، چه از تنگدستی مانبدی(اقتصادی) باشد چه سیاسی
۵: زمینه برای درست کردن جنگ درونی‌ ( برای نمونه میتوان جنگ تباری، زبانی‌ را نام برد
۶: مردم نیازمند و فریبخوار
۷: مردم بیگانه پرست و چشم به دهان
۸: همبودگاه دغاکار(خائن) ساز و دغاکار پرور
۹: سرزمینی که سامانه ای آزادی ستیز دارد و مردم را با زور ،ترس و کشتار رهبری می‌کند
۱۰: نبودن آزادی در آن سرزمین همزمان با رشد جوانان در یک پهنه کران بسته سیاسی و همبودگاهی
۱۱: مردمی که از فرهنگ خود بدورند و از شناسه خود چیزی نمیدانند و والامنشی پدران و مادران خود را فراموش کرده اند و از تاریخ خود راستیها را در نیافته اند
این یازده بندی که نوشته شد در بسیاری از سرزمینهای خاور میانه و اسلام زده، برای نمونه کشور ایران یافت میشوند. بگونه ساده تر میتوان گفت که کشورهای اسلام زده و نفتخیز بهترین شکار برای جهان خوارن هستند ، زیرا هم نیازمند میباشند و هم بهترین دوست برای دشمن فرهنگ خود.اسلام که یکی‌ از بزرگترین فرنودهای بدبختی هر همبودگاهیست ، به آسانی خرد را از مردم می‌گیرد و راه را برای بیگانگان و ایرانستیزان باز میگذارد که دروندان با نامهای زیبای آزادی، مردمی، دمکراسی و دیگر نامها، به آسانی بر چیزی که برای جهان خواران مهند است(نفت و پول و دارایی‌های زیر زمینی‌ دیگر) به سرزمین ما یورش بیاورند و با نام دموکراسی ،کشور را تهی از هر چه ارزشمند است بکنند
کشور ما شوربختانه بهترین شکار میباشد و ما مردم ایران ،اگر دیر بجنبیم برنامه‌های شوم و نا فرخنده انیرانیان بر سر ما پیاده خواهد شد
................
انجمن ایرانشاه
شادمان سرو آزاده ۶.مای ۲۰۱۱ترسایی

اورمزدا؛
اهورای ایران؛
تو را به پاکی پیام زرتشت
به جاودانگی کردار کورش
به نابی سخن فردوسی
و به آرمانهای دور و دراز شاهنشاه آریامهر
شر تازیان و تازی پرستان را از میهن اهورایی و ورجاوند ایران کوتاه
دشمنان ایران را زمین گیر
و به آریابانان فرهیخته و دلسوخته و فرزندان شایسته اما پراکنده خودت
که فروع زرتشت را می جویند
یاری رسان، تا پردیس بشارت داده به جهانیان، ایرانویج تاریخی، شراره های فروغ جاوید و آفتاب درخشان فرهنگ انسان ساز و شهریگر آریایی، از این گذر هولناک تاریخی، سرفرازانه بر پهندشت ایرانزمین و مردمان شوریده دل و دلپاک آن بتابد
.... از نوشته های دوست خوبم رامبد پارسی

Wednesday 2 November 2011

پاسخ علي‌‌اكبر دهخدا به درخواست مصاحبه صداي آمريكا


  • دعوت سفارت آمريکا از استاد علی اکبر دهخدا برای مصاحبه با راديو صدای آمريکا19 دیماه 1332 تهران

آقای محترم- صدای آمريکا در نظر دارد برنامه ای از زندگانی دانشمندان و سخنوران ايرانی، در بخش فارسی صدای آمريکا از نيويورک پخش نمايد. اين اداره جنابعالی را نيز برای معرفی به شنوندگان ايرانی برگزيده است. در صورتی که موافقت فرماييد، ممکن است کتباً يا شفاهاً نظر خودتان را اعلام فرماييد تا برای مصاحبه با شما ترتيب لازم اتخاذ گردد .ضمناً در نظر است که علاوه بر ذکر زندگانی و سوابق ادبی سرکار، قطعه ای نيز از جديدترين آثار منظوم يا منثور شما پخش گردد.بديهی است صدای آمريکا ترجيح می دهد که قطعه انتخابی سرکار، جديد و قبلاً در مطبوعات ايران درج نگرديده باشد. چنانچه خودتان نيز برای تهيه اين برنامه جالب، نظری داشته باشيد، از پيشنهاد سرکار حُسن استقبال به عمل خواهد آمد

با تقديم احترامات فائقه

سی. ادوارد. ولز

رئيس اداره اطلاعات سفارت کبرای آمريکا

.....................................................................

پاسخ استاد علی اکبر دهخدا

جناب آقای سی. ادوارد. ولز

رئيس اداره اطلاعات سفارت کبرای آمريکانامه مورخه 19 ديماه 1332 جنابعالی رسيد و از اينکه اين ناچيز را لايق شمرده ايد که در بخش فارسی صدای آمريکا از نيويورک، شرح حال مرا انتشار بدهيد متشکرم

شرح حال من و امثال مرا در جرايد ايران و راديوهای ايران و بعض از دول خارجه، مکرر گفته اند. اگر به انگليسی اين کار می شد، تا حدی مفيد بود؛ برای اينکه ممالک متحده آمريکا، مردم ايران را بشناسند. ولی به فارسی، تکرار مکررات خواهد بود، و به عقيده من نتيجه ندارد

و چون اجازه داده ايد که نظريات خود را دراين باره بگويم واگرخوب بود، حسن استقبال خواهيد کرد، اين است که زحمت می دهم : بهتر اين است که اداره اطلاعات سفارت کبرای آمريکا به زبان انگليسی، اشخاصی را که لايق می داند، معرفی کند و بهتر از آن اين است که در صدای آمريکا به زبان انگليسی برای مردم ممالک متحده شرح داده شود که در آسيا مملکتی به اسم ايران هست که در خانه های روستاها و قصبات آنجا، در و صندوقهای آنها قفل ندارد، و در آن خانه ها و صندوقها طلا و جواهرات هم هست، و هر صبح مردم قريه، از زن و مرد به صحرا می روند و مشغول زراعت می شوند، و هيچ وقت نشده است وقتی که به خانه برگردند، چيزی از اموال آنان به سرقت رفته باشد

يا يک شتردار ايرانی که دو شتر دارد و جای او معلوم نيست که در کدام قسمت مملکت است، به بازار ايران می آيد و در ازای«پنج دلار» دو بار زعفران يا ابريشم برای صد فرسخ راه حمل می کند و نصف کرايه را در مبداء و نصف ديگر آن را در مقصد دريافت می دارد، و هميشه اين نوع مال التجاره ها سالم به مقصد می رسد.و نيز دو تاجر ايرانی، صبح شفاهاً با يکديگر معامله می کنند و در حدود چند ميليون، و عصر خريدار که هنوز نه پول داده است و نه مبيع آن را گرفته است، چند صد هزار تومان ضرر می کند، معهذا هيچ وقت آن معامله را فسخ نمی کند و آن ضرر را متحمل می شود

اينهاست که شما می توانید به ملت خودتان اطلاعات بدهيد، تا آنها بدانند در اينجا به طوری که انگليسی ها ايران را معرفی کرده اند، يک مشت آدمخوار زندگی نمی کنند ...در خاتمه با تشکر از لطف شما احترامات خود را تقديم می دارد

علی اکبر دهخدا

Tuesday 1 November 2011


فوری ---------- فوری
خانه کلنگی برای فروش
بسیــــار ارزان یک سرای کلنگی با جایگیری بی همتا و دسترسی آزاد به سراسر دنیا به فروش میرسد دلیل فروش مرگ پدر و جنگ میراث برندگان ناشایست آن با یکدیگر ویژگیهای این سرای این سرای در بردارنده یک میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار کیلومتر مربع میباشد. دارای بیش از ۳۰ جایگاه دربردارنده ساتراپهای کردستان ، آترپاته ، لرستان ،خوزستان ، پارس ، بلوچستان ، دیلمستان ، مازندران ، سمنان ، بوشهر تنگستان ، سیستان ، خراسان افشار ، کرمانشاهان ، یزد ، اسپاهان ، کهگیلویه و بویر احمد و کاسپین میباشد شالوده این سرای از گونه ایست که استوارترین است و نامش هم نژاد پاک آریایی است.
از برای این سرای به فرمان خدای ماه و آناهیتا و مهر کوهستانها و آبگیرهای بسیار بزرگ و استواری آفریده شده است که در بر دارنده مانندهایی چون: کوهها و اوجگاه های دماوند و البرز و سهند و سبلان و تفتان و زردکوه و دنا و علم کوه و نیز زاگرس و آویدر .... فزون بر اینها بزرگترین آبگیرهای سپهری چون دریا و شاخاب همیشه پارس، عمان، کاسپین، ارومیه، زریوار و نیز شگفت انگیز ترین جویبارهای سپهری چون سپیدرود، کارون، کرخه، ارس و اروندرود و ..... همه و همه بگونه ای سپهری در این سرای استوار و همیشه پویا و خروشان جای دارنداین خانه همچنین باغ های مینووشی به بزرگی بیش از شش میلیون هکتار مربع که در سویهای شمال . باختر . جنوب باختری گسترده شده اند که انواع گونه های گیاهی کمیاب و حیاط وحشی بی نظیری را در خود جای داده اندسر در این سرای دیوان حافظ است و ستونهای استواری از جنس شاهنامه فردوسی توسی دارد و تمام دربهایش یادگار مولانا ست که پشت هر کدام پلکانی است ساخته عطار نیشابوری پلکانی که تا آستان خداوند پرواز کنان میچرخند و زیست کنندگان این سرای را با اهورایشان همراه میسازند
این خانه از همه سوی نورگیر فراوان دارد پنجره هایش یادگار بزرگ مردان و زنانی چون گنجوی و پروین اعتصامی است و همه پنجره هایش رو به بوستان سعدی گشوده میشوندروشنایی این خانه همیشگی میباشد چراکه خاستگاهش نیروزایی است آشو زرتشت نام که پرتوهای دلنشین و بسیار توانمندی چون گفتار نیک پندار نیک و کردار نیک را از خود میتاباندمعمار این خانه بزرگترین و نامورترین ابر مرد همه زمانها کوروش بزرگ همیشه جاوید است که با منشور آزادی اهورایش این سرای همیشه جاوید را بنیان گذاری کرده است. دیوارهای آن شیرمردانی چون داریوش بزرگ ، خشایار شاه افسانه ای ، یزدگرد ، خسرو انوشیروان ، بهرام گور ، نادرشاه افشار و رضا شاه بزرگ و آریامهر ایران پدر میباشند
نگهبانانی شکست ناپذیر و آریایی نژاد و بی همتا چون پاپک خرمدین ، آریو برزن ، رستم فرخزاد ، سورنا ، لطفعلی خان زند ، شاهزاده شهریار شفیق ، ستارخان ، تیمسار رحیمی ، تیمسار جهانبانی ، تیمسار آریانا و دیگر نام آوران ایران نژادی داردگرمایش این سرای هنوز که هنوز است برگرفته از نور فراکهکشانی اهورا مزدای یکتا و ایزدان و اسپنداران او و آشو زرتشت نورانی میباشد. ناگفته نماند که چگونگی بکارگیری این گرمایش در نسک اوستا آمده استپر شکوه ترین چلچراغهای جهان که همیشه و بدون ایستایی در این خانه نورافشانی میکنند پورسینا , فارابی , رازی , دکتر حسابی و بسیاری دیگر میباشند سرسراهایی دارد چون تخت جمشید , پاسارگاد , هگمتانه , شوش , چغازنبیل , توس و ری که هنوز و به گونه ای پدیده وار نیایش های والا کدبان داریوش بزرگ در همه جای آن بگوش هوش میرسند. اگرچه باید پاکنژاد ایرانی باشید تا آوای دل انگیز نیایشهای شاه شاهان داریوش بزرگ را شنیدار شوید
و اما هشدارنامه به خریداران
برخی از میراث برندگان به هیچ روی حاضر به فروش سرای پدری نیستند .. فروشندگان به هیچ روی پاسخگوی خیزش و جنگندگی میراث برندگان راستین و شایسته این سرای که همانا ارتش ایران پرستان میباشند و آفند آنان بر کفتارهایی که خریدار هستند نخواهد داشت. چراکه ایران پرستان سوگند خورده اند که در برابر فروشندگان و خریداران این خانه مقدس که سرای پدری و سرزمین مادریشان است تا پایان روز رستاخیز و تا آخرین قطره خون ایرانی نژادشان پدافند کنند. آنان به اهریمنان دنیای تاریکی هشدار داده اند که هر کسی گوشه چشمی به این سرای ماندگار و کهن آریابوم داشته باشد همانند شیران بیشه آنی به او خواهند تاخت و تا رو مارش خواهند ساخت.
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

خطاب به تجزیه طلبان تا یادشان باشد و یادشان بماند که ایرانی نظاره گر تجزیه خاکش نخواهد نشست