Tuesday, 29 November 2011
هنرپیشگان حکومتی
سفارت تا سفارت
Saturday, 26 November 2011
بیانیه جنبش آذربایجان پیرامون احتمال حمله نظامی به کشور و ملت ایران
Friday, 25 November 2011
در میان مردم باشیم
Wednesday, 23 November 2011
Monday, 21 November 2011
Sunday, 20 November 2011
Saturday, 19 November 2011
Thursday, 17 November 2011
ستارخان خطاب به قشون روس
Wednesday, 16 November 2011
مینویسیم تا بداتند که بیشه خالی نیست
Tuesday, 15 November 2011
بی بی سی ! دستت رو شده
Monday, 14 November 2011
محکومیم به ادامه مبارزه
Thursday, 10 November 2011
Wednesday, 9 November 2011
جشن آذرگان
بهره گیری از آیین ایرانی در جهت یاری رسانی به مبارزات در راه آزادسازی میهن
هر جشن یا بهعبارتی یزشن در
ایران باستان دارای دو سوی فلسفی و نمادین بودهاست. سوی فلسفی بیشتر به زمان و
دلیل جشن و سوی نمادین به آیینها و مراسم رایج در جشنها مربوط است. اینک پیشنهاد
میشود تا سوی سوم به برگزاری این آیین کهن افزوده شود. بهره گیری از برپایی هرچه
باشکوه تر این جشنها با انگیزه آزادسازی میهنمان از چنگال حاکمین ضد ایرانی
یکی از مهمترین این یزشن ها
"جشنها" همانهایی هستند که با برپایی آتش اجرا میشدند. آتش بعنوان نمادی
نیروزا و یاری رسان در فرهنگ ایران کهن مورد استفاده قرار میگرفته است. نبرد با
تاریکی از یکسو و گرمابخشی در شبهای سرد و تاریک زمستان گویای همین ویژه گیهای
سمبلیک میباشند. سخت ترین ماه سال بنام
آتش (آذر) نامگذاری شده است و جشنی که در نهمین روز این ماه برگزار میشده است
آذرگان نام دارد. ولی امروز این جشن نه در نهم
آذر ماه، بلکه در سوم آذر ماه ِ کنونی برگزار می گردد. دلیل این اختلاف ِ زمان ِ
بر گزاری ِ دیروز با امروز، تغییر سال شمار ِ نیاکانمان در امروز است. زیرا در
دوره ی باستان سال به دوازده ماه و هر ماه به سی روز تقسیم می شد. اما امروز شش
ماه اول ِ سال به سی و یک روز و پنج ماه بعدی به سی روز و ماه آخر سال به بیست و
نه روز واگر سال کبیسه باشد به سی روز تقسیم می گردد. به همین دلیل، جشن ِ آذرگان،
نسبت به سال شمار ِ دیروز، شش روز جلوتر، یعنی سوم آذر ماه برگزار می شود که این
روز منطبق با روز ِ نهم آذر ماه، در دوران ِ نیاکانمان است
در این روز نیاکانمان به رقص و شادی و شادمانی وشادخوانی می
پرداختند. مردم بر بام خانه ها و معابر آتش می افروختند، نور و روشنایی و انرژی را
درود میفرستادند و شب و تیرگی و تاریکی را از هستی خود می زدودند
نام ِآذر، نام ایزدی است ویژه ی همه ی آتش ها و از
احترام ویژه ای نسبت به سایر ِ عناصر چهارگانه برخوردار می باشد و جشن آذرگان در
کنار جشن های دیگر ِ آتش، چون سده و اردیبهشتگان و چهارشنبه سوری، ستایشی است
سزاوار از این عنصر اهورایی. باشد که با برافروختن آتش در این جشن ِ سزاوار ِ شرر،
در دل و جان ِ تک تک ِ ما، آتشکده های ِ پدران ِ مان، زبانه بکشد و هر آنچه تاریکی
و تیرگی است، را بدرد و آفتابی فروزان را بر پهن دشت ِ بی کران سرای ایرانزمین
بگستراند
شب همواره نماد ِ مرگ و اهریمن را در باور ِ پدران ِ
باستانی ِ ما نشانده بود و پیدایش ِ آتش، پیروزی روشنایی را بر تاریکی و جهالت و
تیرگی آواز داده بود. از پس ِ پیدایش ِآتش بود که نیاکانمان توانستند دل تاریکی را
بدرند و در کنار ِ آتش، ساغر را از باده پر کنند و در اوج ِ شادی و شادمانی، خون
رگ ِ تاک را در کام ِ خود بریزند و شب ِ مستان ِ عاشقان را، با فروغ ِ آتش، جلوه
ای از شور و شیدایی و طراوتی از عشق ِ رعنایی و لطافتی از گونه های ِ ارغوانی ِ
شفق گون ببخشند
ای ماه، رسید ماه آذر / برخیز و بده می چو آذر
آذر بفروز و خانه خوش کن/ ز آذر صنما به ماه آذر
سمبل این روز گل "آذریون" است. آذریون همان گلی است که اکنون آفتاب گردان می نامند
نیایش ویژه این روز چنین است:
ای پرتو اهورامزدا! خشنودی و ستایش آفریدگار و آفریدگانش
برساد! افروخته باش در این خانه! پیوسته افروخته باش در این خانه! فروزان باش در
این خانه! تا دیر زمان افزاینده باش در این خانه! به من ارزانی ده ای آتش! ای پرتو
اهورامزدا! آسایش آسان! پناه آسان! آسایش فراوان! فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان و
هوشیاری روان و پس از آن خرد بزرگ و نیک و بی زیان و پس از آن دلیری مردانه،
استواری، هوشیاری و بیداری، فرزندان برومند و کاردان، کشورداری و انجمن آرا،
بالنده، نیک کردار، آزادی بخش و جوانمرد، که خانه مراوده مرا و شهر مرا و کشور مرا
آباد سازند و انجمن برادری کشورها و همبستگی جهانی را فروغ بخشند
راستی
بهترین نیکی است، خرسندی است.خرسندی برای کسی که راستی را برای بهترین راستی
بخواهد
Tuesday, 8 November 2011
متن کامل جدیدترین گزارش یوکی آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی
متن کامل جدیدترین گزارش یوکی آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمیمتن کامل جدیدترین گزارش یوکی آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمیمتن کامل جدیدترین گزارش یوکی آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی
Sunday, 6 November 2011
Saturday, 5 November 2011
اگر
Friday, 4 November 2011
میهنم در چنبره چنگار
Thursday, 3 November 2011
چرا من بدنبال سامانه پادشاهی برای میهنم هستم؟
واکنش بچه گانه ایشان ، خرد را از میان برده است، و یا نمیدانند که فرهنگ ایران با
فرهنگ یونان همچون شب و روز است و روش اندیشه ایرانیان که شاه دوست هستند با یک سرزمین نیمه شهریگری همچون یونان یکسان و این همان نیست.چگونه میتوان به تاریخ ایران آگاهی بسنده داشت و شکوه ایران یا فرّ ایرانی را نادیده گرفت و با سامانهای
که شکوه تاریخی ایران را پایین میاورد همداستان شد و آنرا برای ایران برگزید؟
بسیار در درازای تاریخ یکپارچه نگاه داشته ،نماد یکپارچگی ما میباشد که همانا
پادشاه است و فرهنگ ایران. هیچ نا همسویی (فرق)میان فرهنگ ایران و پادشاهی نیست،
چون این دو باهم و برای هم ساخته شدند تا ایرانی را به بهترین آرامش و زندگی این
جهانی برساند
برگرداند. سامانهای که از آن مردم باشد و پادشاه از سوی مردم برگزیده شود
کشورمداری ایران بدست نمایندگان مردم است و پادشاه نماد یکپارچگی همه گروهها و از آن مهندتر، پدافندگر فرهنگ شادی گستر ایران خواهند بود زبان زد (اصطلاح)" تازیان سیم را بهتر از زر میدانند " را بیگمان شنیده اید که زمانی، تازیان میاندیشیدند که سیم ارزشش
از زر بیشتر است، برای همین انبار سیم تیسفون را از سیم تهی کردند و زرهای آن در
آنجا ماند و دست نخورد. مردم از رو نا آگاهی و بدون ژرف نگری به این مهند، بیگمان
دچار گزینش نادرست شدند . اگر تازیان میدانستند که ارزش زر از سیم بیشتر است
،بدون دودلی آن را برمیگزیدند یا بهتر بگویم میدزدیدند و نه سیم را ! پس نخست
باید آگاه شد و بدون رگورزی (تعصب) ، به نمادهای ایرانی و ارزشهای فرهنگی
ایرانی نگریست تا دریافت چرا سامانه پادشاهی از دیگر روشها بهتر میتواند مارا به
خوشبختی و آزادی اندیشه برساند
از دیدگاههای انیرانی خود یاری گرفته تا خود ایرانی ، ایرانی را بکوبد! هر چه میکشیم از بیگانه پرستی و نا آگاهی به فرهنگ راستین ایران است. کشوری که بینشمندانی چون زرتشت پاک و کورش بزرگ یا انوشیروان و بهرام را داشته است میتواند
به خود پروانه دهد که میان خوب و بد ، بد را برگزیند؟ پس خرد و اندیشه پاک کجا
رفته است ؟ پس فرّ ایرانی کجا رفته که ایرانی را بیگانه دوست و از خود بیزار کرده
است؟ آیا کسانی که خود را فرهنگی مینامند و همزمان جمهوری خواه میشوند
نمیاندیشند که هر چه فر ایرانیست با همیاری فرّ کیانی به جایگاه والای خود رسیده
است؟
شوربختانه پس از این یورشها بود که کژ اندیشی و دروندی به همه جای این کشور
گرفتار گسترانده شد و تخم کینه به ایرانی بودن و فرهنگ ایران نیرویی تازه گرفت و
بارور شد
بیگانگان چه میتواند بهتر باشد؟ و چه از این بهتر که ایرانی با دست خود این کار را
انجام دهد ! ببینید بیخردی مارا تا بکجا خواهد برد که بیگانگان با براه انداختن
مزدوران درونی، مارا برای بار دیگر به سوی اندیشههای اهریمنی ببرند. تا این اندازه دون شده ایم که بیگانه پرست باشیم و ایرانستیزی کنیم؟
تازیان اسلام آور، ایران دیگر پادشاهی نشد و بجز زمان نادر شاه افشار و پهلوی،
ایرانی سلطان داشت نه شاه. میان این دو نا همسویی (فرق) بسیار است . سلطان، منش ایرانی ندارد و پاسخگوی مردم ایران نمیتواند باشد. سلطان در زبان تازی یانی زورگو، در هالی که پادشاه آرش (معنی) بزرگ نگهدارنده را بهمراه دارد و به فرهنگ خود پایبند است ، نه به فرهنگ بیگانه
ایرانی رامیتوان با دور کردن از فرهنگ ،نمادهای میهنی همچون پادشاه، خاک ایران، زبان و ادب ایران، و باورهای درونی و از دل برخواسته خویش، به سستی اندیشه کشاند ، تا جایی
که با دست خود به دنبال بیگانه پرستی و مزدوری برود باید آگاه شد و به فرهنگ خود بازگشت کرد ، وگرنه از والامنشی و سرزمین ایران چیزی نخواهد ماند. در واپسین فراز بگویم که ایرانیان میهنپرست هیچ گاه در برابر اندیشههای ویرانگر سر خم نخواهند کرد و اگر شده با پشتکاری دوچندان ، دشمن را سر جای خود خواهند نشاند. امروز زمان آگاهی است و
پشتیبانی از فر ایرانی که از فرهنگ ایران سرچشمه گرفته و همچون آب گوارایی در این
شوره زار بیفرهنگی ، ایرانی را به اندیشه وامیدارد و از گوهر فرهنگ ایران که همانا پادشاهی ایرانیست پدافند میکند
روش نسخه پیچی ابر نیروهای جهان
Wednesday, 2 November 2011
پاسخ علياكبر دهخدا به درخواست مصاحبه صداي آمريكا
- دعوت سفارت آمريکا از استاد علی اکبر دهخدا برای مصاحبه با راديو صدای آمريکا19 دیماه 1332 تهران
آقای محترم- صدای آمريکا در نظر دارد برنامه ای از زندگانی دانشمندان و سخنوران ايرانی، در بخش فارسی صدای آمريکا از نيويورک پخش نمايد. اين اداره جنابعالی را نيز برای معرفی به شنوندگان ايرانی برگزيده است. در صورتی که موافقت فرماييد، ممکن است کتباً يا شفاهاً نظر خودتان را اعلام فرماييد تا برای مصاحبه با شما ترتيب لازم اتخاذ گردد .ضمناً در نظر است که علاوه بر ذکر زندگانی و سوابق ادبی سرکار، قطعه ای نيز از جديدترين آثار منظوم يا منثور شما پخش گردد.بديهی است صدای آمريکا ترجيح می دهد که قطعه انتخابی سرکار، جديد و قبلاً در مطبوعات ايران درج نگرديده باشد. چنانچه خودتان نيز برای تهيه اين برنامه جالب، نظری داشته باشيد، از پيشنهاد سرکار حُسن استقبال به عمل خواهد آمد
با تقديم احترامات فائقه
سی. ادوارد. ولز
رئيس اداره اطلاعات سفارت کبرای آمريکا
.....................................................................
پاسخ استاد علی اکبر دهخدا
جناب آقای سی. ادوارد. ولز
رئيس اداره اطلاعات سفارت کبرای آمريکانامه مورخه 19 ديماه 1332 جنابعالی رسيد و از اينکه اين ناچيز را لايق شمرده ايد که در بخش فارسی صدای آمريکا از نيويورک، شرح حال مرا انتشار بدهيد متشکرم
شرح حال من و امثال مرا در جرايد ايران و راديوهای ايران و بعض از دول خارجه، مکرر گفته اند. اگر به انگليسی اين کار می شد، تا حدی مفيد بود؛ برای اينکه ممالک متحده آمريکا، مردم ايران را بشناسند. ولی به فارسی، تکرار مکررات خواهد بود، و به عقيده من نتيجه ندارد
و چون اجازه داده ايد که نظريات خود را دراين باره بگويم واگرخوب بود، حسن استقبال خواهيد کرد، اين است که زحمت می دهم : بهتر اين است که اداره اطلاعات سفارت کبرای آمريکا به زبان انگليسی، اشخاصی را که لايق می داند، معرفی کند و بهتر از آن اين است که در صدای آمريکا به زبان انگليسی برای مردم ممالک متحده شرح داده شود که در آسيا مملکتی به اسم ايران هست که در خانه های روستاها و قصبات آنجا، در و صندوقهای آنها قفل ندارد، و در آن خانه ها و صندوقها طلا و جواهرات هم هست، و هر صبح مردم قريه، از زن و مرد به صحرا می روند و مشغول زراعت می شوند، و هيچ وقت نشده است وقتی که به خانه برگردند، چيزی از اموال آنان به سرقت رفته باشد
يا يک شتردار ايرانی که دو شتر دارد و جای او معلوم نيست که در کدام قسمت مملکت است، به بازار ايران می آيد و در ازای«پنج دلار» دو بار زعفران يا ابريشم برای صد فرسخ راه حمل می کند و نصف کرايه را در مبداء و نصف ديگر آن را در مقصد دريافت می دارد، و هميشه اين نوع مال التجاره ها سالم به مقصد می رسد.و نيز دو تاجر ايرانی، صبح شفاهاً با يکديگر معامله می کنند و در حدود چند ميليون، و عصر خريدار که هنوز نه پول داده است و نه مبيع آن را گرفته است، چند صد هزار تومان ضرر می کند، معهذا هيچ وقت آن معامله را فسخ نمی کند و آن ضرر را متحمل می شود
اينهاست که شما می توانید به ملت خودتان اطلاعات بدهيد، تا آنها بدانند در اينجا به طوری که انگليسی ها ايران را معرفی کرده اند، يک مشت آدمخوار زندگی نمی کنند ...در خاتمه با تشکر از لطف شما احترامات خود را تقديم می دارد
علی اکبر دهخدا